سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

«حجاب» در فهم عرفی یعنی زن در معاشرت با مردان، اندام و زیبایی های جذب کننده خود را بپوشاند و جلوه گری و جلب توجه نکند و رابطه او با دیگران رابطه انسانی باشد و نه رابطه جنسیتی. حجاب در حقیقت، کنترل کننده و جهت دهنده به تمایلات و گرایشات درونی است؛ و به همین دلیل، زمینه تمرکز فکری و روحی را برای پرداختن به امور اساسی در زندگی ایجاد می کند. روح بشر تحریک پذیر است و نیاز به مهار کردن دارد، و در صورت عدم توجه به آن، تعادل را در درون و بیرون از خود از بین می برد؛ حجاب، ابزاری برای متعادل سازی روحی، بهداشت روانی جمعی و تعادل در نیروی کار در محیط کار است.
در اینجا به بررسی حجاب از دیدگاه ادیان و شخصیتهای جهانی خواهیم پرداخت:

حجاب

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 91/1/9ساعت 12:52 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

از کوچه که عبور میکنی، با دری نیم سوخته روبرو می شوی، در را چه شده است؟
صدای شادی حسنین به گوش نمی رسد... سوت و کور است... چه شده است اهل این خانه را؟ این خانه تا چند ماه پیش، رنگ و بوی شادی داشت، پدر از حج بازگشته بود... همه به او تبریک و شادباش میگفتند... بخ بخ یا علی همه جا شنیده می شد... اوضاع چرا دگرگون شده است؟ چه سکوت غمباری بر این خانه سایه گسترده است...

یاس
ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 91/1/9ساعت 12:20 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

مردم ایران در سال 1357 به رهبری امام خمینی به پا خواستند و حکومت شاهنشاهی را ساقط و نظامی بر پایهء جمهوریت و اسلام به پا کردند. با تمام مخالفتها و بحران آفرینی های کسانی که منافعشان را از دست داده بودند و با وجود تمام فشار این دول، سرخم نکرد و روی پاهای خود ایستاد. با وجود تمام محدودیتهایی که برایش به وجود آوردند، از پا نایستاد و به حرکتش ادامه داد، و بنا به اعتراف تمامی مخالفان و معاندان، پیشرفته تر و با صلابت تر و استوارتر گردیده است. این نوع از حکومت که در جهان بی سابقه است، مورد توجه بسیاری از دول و ملتهای دیگر قرار گرفت. از جمله آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی صدور انقلاب به سراسر جهان بود.

صدور انقلاب

ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 91/1/8ساعت 2:14 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

می نشینم روبرویش، تکیه می دهم بر دیوار. پشت به قبله و مقابل ضریح منورش.
چه می گویم؟ او، خود قبله است و همه در طوافش،‌ من نیز رو به قبله ای نشسته ام که قلب عالم امکان است.
بزرگ بانویی که پذیرای عاشقان و زائران است. خانه اش همیشه میهمان دارد،‌ غلغله است حریمش، در آمد و شدند زائران و مجاورانش، همیشه شلوغ است این مرقد شریف. آخر علاوه بر میهمانان خویش،‌ پذیرای زائران مادری بی نشان است با قبری گمشده.

آری،‌ می نشیم رو به ضریح و رخ بر دیوار سنگی می گذارم و خیره می شوم در جلال و جبروتش.
گروه گروه می آیند و می روند و زیارت می کنند این مضجع شریف را. از یاد می برم چه میخواستم و از برای کدام گرفتاری ام به حضورش آمده ام.
سکینه ای قلبم را فرا می گیرد و مرا احاطه میکند با آرامشی خاص. نمی دانم چرا این همه ازدحام و شلوغی آرامش بخش است؟
چشمهایم را روی هم می گذارم. صداها را رصد میکنم.

ضریح حضرت معصومه

ادامه مطلب...

نوشته شده در دوشنبه 91/1/7ساعت 1:34 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از حضور ریاست محترم جمهوری در مجلس و پاسخ به سوالات نمایندگان، در رسانه ها و سایتها و وبلاگها حرفهای گوناگون و بحثهای مختلفی مشاهده می شود. عده ای این کار را خوب و دمکراتیک ارزیابی می کنند، عده ای حق را به رئیس جمهور می دهند و عده ای به نمایندگان سوال کننده. برخی نیز این پرسش ها و پاسخ ها را در وضعیت کنونی نامناسب دانسته و مردود می شمرند این حرکت را. در کل گلایه مندان بیشتر از موافقان هستند.
اما می شود از این منظر نیز نگاه کرد که حق شاید با تمام این افراد باشد. این پرسش و پاسخها را می توان نمونه و مثالی دانست برای عدم وجود دیکتاتوری در ایران، در برخی سوالها می توان سوال کنندگان را محق دانست و به دغدغه شان احترام گذاشت، رئیس جمهور نیز در پاسخهایی خوب عمل کردند می توان منطقی و درست بر شمرد. در عین حال پاسخهایی نیز خارج از منطق و ناصحیح بود، منجمله مسئله حجاب و عفاف. و اینکه جو ناخوشایندی که ایجاد شد و سخنان کنایه آمیز و نیش دار طرفین را نیز می توان عیب این ماجرا دانست. پس به معنای مطلق،‌ نمیتوان طرفی را حق و دیگری را ناحق بر شمرد. می شود علاوه بر رنگ سیاه و سفید،‌ رنگ خاکستری را نیز به شخصیتهای این پرسش کنندگان و پاسخ دهنده اضافه کرد.

حجاب و عفاف

ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 91/1/6ساعت 9:12 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

شهر ما پاک و تمیز است، زباله روی زباله جمع نمی شود، در جوی آب آشغال پر نمی شود، کوچه ها و خیابان ها بوی تعفن نمی دهد و احساس نا خوشایندی نداریم از گوشه و کنار شهر.
همه اینها را مرهون زحمات زحمتکشانی هستیم که روز و شب برای پاکیزگی شهرمان تلاش می کنند...
صبح و ظهر و شب، سرما و گرما و تعطیلاتی را که ما به خوشی و خرمی به گردش و تفریح به سر می بریم، این تلاشگران، بی وقفه برای پاکی و پاکیزگی محله ها و کوچه و خیابانها مشغول فعالیت اند.
اگر لحظاتی را پای صحبت آنها بگذرانی و پای حرفهایشان بنشینی، خواهی دید اکثرا چه صادقانه و مخلصانه و ساده و بی ریا،‌ بدون پیچیدگی خاصی در جامعه ما زندگی می کنند و هیچ ادعایی ندارند. پرکار و کم حرف اند...
آنقدر در هیاهوی پرتلاطم زندگانی ما گم هستند که حتی به خویش، اجازه یک سلام و احوالپرسی ساده را نیز نمی دهیم با کسی که اگر روزی نباشد، لحظه ای شهر را نمیتوانی تحمل کنی، خانه را نیز بوی متعفنی فرا خواهد گرفت که حاضر نیستی لحظه ای در آن نفس بکشی...
وقتی من و تو، در حق خانهء دوم خود جفا می کنیم، این رفتگران شهرداری هستند که پاکیزگی را دوباره به شهر باز می گردانند...

رفتگر شهرداری
ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 91/1/6ساعت 1:26 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

با پیشرفت رایانه و ورود این تکنولوژی به منازل و گسترش اینترنت و ارتباطات، یک مشکل عمده نیز میان کاربرانش بوجود آمده است به نام ویروس رایانه ای.
هر کس راهکاری برای مقابله با این دردسر و مسئلهء رنج آور انتخاب کرده است و بعضی نیز درمانده شده اند و نمی دانند باید چه کنند که دیگر از دست ویروسها و اشکالاتی که در سیستمهایشان به وجود می آورد رهایی یابند.
آنتی ویروس های مختلفی را شاید آزموده باشید و یا به شما معرفی کرده باشند. آویرا،‌ پاندا، نود32،‌ نورتون و ...
اما هرکدام از اینها مشکلات خاص خود را دارد. اعم از پیچیده بودن محیط نرم افزار، سنگین کردن و کاهش سرعت ویندوز و برنامه ها، عدم شناسایی تمام ویروس ها،‌ ناهمگونی با برخی نرم افزارها، عدم بروز رسانی و یا بروز رسانی ناکارآمد و مسئله دار و...
شاید شما نیز اکثر این آنتی ویروسها یا یکی از اینها را آزموده باشید و با تمام مشکلاتشان دست و پنجه نرم کرده اید.

در اینجا می خواهم ضد ویروسی را به شما معرفی کنم که هیچ یک از مشکلات فوق را ندارد و در عین سادگی و محیط ساده و کارآمد، بسیار پیشرفته و قوی و دقیق است.

ویروس کش شید Sheed Anti Virus

ویروس کش شید
ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 91/1/5ساعت 12:28 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

بر روی پلاکم حک شده است: در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون، یاد شلمچه، یاد فکه، یاد مجنون...
گاهی به دست میگیرمش و یاد تنها سفرم به کربلای جنوب در دلم زنده می شود... دلم تنگ می شود برای آن ایام... و می سوزد قلبم. غبطه می خورم به حال کسانی که هم اکنون در آن سرزمین نور قدم می گذارند و نفس می کشند.

پلاک...

آری. این پلاک تنها یادگار من است از آن سفر روحانی و دهلاویه ... محل شهادت شهید دکتر مصطفی چمران... همو که بزرگ مردی بود با شجاعتی ستودنی و تبع  و روحی بلند...

ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 91/1/4ساعت 6:27 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

شده است تا به حال میهمان کسی باشی؟ یا کسی دعوتت کند برای حضور در یک میهمانی کوچک یا بزرگ؟ قطعا تجربه کرده ای... دیده ای که چگونه مقدمات چیده است برای پذیرایی از میهمانش به طوری که احساس کمبود نکند... تلاشش این است که میزبان خوبی باشد و اسباب رضایت و آسودگی خاطرت را جلب نماید. بلاشک تو نیز با میهمانت چنین می کنی، آخر خونگرمی و میهمان نوازی رسم ما ایرانیان، از کهن بوده است و مشهوریم به میهمانپرستی...

اما شده است جایی دعوت باشی و رفته باشی،‌ اما از پذیرایی خبری نباشد؟ گرمت نگیرند، بی محلی کنند و تحویلت نگیرند... انگار نه انگار که دعوتشده ای... چه حسی دست خواهد داد اگر چنین برخوردی ببینی و چنین واکنشی را مشاهده کنی؟ هیچکس انتظار چنین رفتاری را ندارد و غمگین و دلگیر خواهد شد... و از هیچ میزبانی چنین گمانی نمی رود که با میهمانی که دعوتش کرده چنین کند...

اما خود ما چنین کرده ایم... و داریم چنین می کنیم... آری. همین من و تویی که ادعای میهمان نوازیمان می شود و شهره ایم بر این خصلت در عالم... با مهمانی که عمریست دعوتش می کنیم، همین میکنیم... قبول نداری؟ بگذار برایت خوب بیان کنم که چه جفای بزرگی کرده ایم در حقش من و تو،‌ این مدعیان دروغینی که خود را از اهالی کوفه جدا می پنداریم و دستمان با آنان در یک کاسه است...

 

فصلنامه انتظار...

ادامه مطلب...

نوشته شده در جمعه 91/1/4ساعت 2:23 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

شب های جمعه حال و هوای خاصی دارد،‌ درست مثل شور و حال شب عید.
در این شب همیشه عده زیادی هستند که به انتظار جوانه زدن شکوفه های وصال یار نشسته اند و لحظه شمارند برای بپایان رسیدن فصل زرد انتظار. چونان گروه استهلال، در پی رویت خورشیدی هستند که روشنی اش عالمگیر،‌ و گرمایش پایان بخش فصل سرد فراق. اما وجودش در پس ابرهایی است که از ناخالصی دلهایمان شکل گرفته اند و پرده ای شده بر دیده های منتظرمان. برای شروع آخرین بهار جهان بی قرارند و بی تاب تا شاید بتابد و بدرد ظلمت شب را.
فردا روز عید است، روز عید آمدن. آدینه ها، فصل پایان غم جهان است و تویی که هزارسال و اندیست رفته ای، جمعه ها را برای آمدنت تعطیل رسمی کرده ایم تا فارغ از هر مشغله ای تنها و تنها در یاد تو باشیم و فکر و ذکرمان تنها نام تو باشد. دعای عهد سحرگاه، ندبه صبحگاهی و صلوات بر محمد و آل محمد. اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم. و عجل فرجهم هم برای تعجیل در بازگشتت است برای به سامان کردن امور جهان که بدون تو آشفته بازاری شده کار این جهان.
آقا، تقویم را به دست گیر و ورق بزن، اولین جمعه سال 1391 را انتخاب کن، که وعده داده اند که روز آمدنت نوروز است و چه مناسبت جالبیست، تداخل این جمعه و نوروز، تنها کافیست قلم را در دست مبارکت گیری و بر صفحهء‌ سفید چهارمین روز فروردین ماه بنگاری،‌ «این جمعه خواهم آمد...انشاء‌الله» و خدا یاورت باشد و ناصرت و مددکارت و گشایش دهندهء کارت و محافظت نماید از وجود مبارکت در برابر دشمنانت و ما را از سربازان و جان نثاران و فدائیان رکابت قرار دهد...

انتظار

ادامه مطلب...

نوشته شده در پنج شنبه 91/1/3ساعت 9:4 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >