سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

تقابل یا تعامل؟ مقاومت یا سازش؟
اینها واژه هایی است که دولتمردان گذشته و کنونی به کار می برند و حامیان ایشان نیز در مباحث، مناظرات و جدلهای سیاسی خود پیرامون مسئله هسته ای به آن اشاره دارند.

دولت گذشته متهم به تقابل با طرفهای مذاکره هسته ای می شد و دولت کنونی متهم به سازش، دولت گذشته عملکرد خود را مقاومت می نامد و دولت کنونی روابطش را در راستای تعامل.

در این مطلب مقصود، پرداختن تخصصی به این مسئله نیست. اما این دولت با همه انتقاداتی که به توافق هسته ای آن وارد می شود، چیزی به نام آرامش و دوری از تنش را به جامعه تزریق کرد و تنش، التهاب و استرس زایی های دولت قبل را کاست. دولت گذشته نیز با تمام ایراداتی که به برخوردهای داخلی آن وارد بود، چیزی به نام غرور ملی و حس مقاومت را در مردم زنده نگاه داشته بود.

علی ایحال تقابل با مقاومت همراه بود و تعامل و سازش نیز در کنار هم جاریست...


نوشته شده در شنبه 93/2/13ساعت 12:24 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

حکومت ایران بر پایه قوانین دینی و مذهبی تشکیل شده است. این نوع حکومت به خواست و اراده جامعه ای بوده که در ادوار مختلف خواستار برپایی و اجرای قوانین شریعت اسلام، به عنوان کاملترین دین، که برای تمام امورات فردی و اجتماعی انسانها برنامه هدفمند ارائه داده است مورد هدف بوده.

مردم ایران در راه نیل به این آرمان ده ها سال مبارزه و ایستادگی نموده و همواره گام به گام با مراجع عظام تقلید، علما و روحانیون مسیر مبارزه و جهاد با طاغوت را پبموده اند و کلمه به کلمه مواعظ و سخنان ایشان را به گوش جان خریده اند. در طول مبارزات مشقات زیادی متحمل شده اند، دردها کشیده اند و خونها داده اند. و بالاخره در سال 1357 انقلاب نمودند و چند ماه بعد جمهوری اسلامی را تشکیل دادند.

دولتهای استعمارگر که منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را به عنوان منابع غنی جهت غارت و استعمار می دیدند، تاب از دست دادن این منافع را نداشتند. علی الخصوص دولت شاهنشاهی ایران را که از نظر سیاسی و نظامی همپیمان قدرتمندی برای ایشان بود. پس طبیعتا از دست دادن چنین شریکی برایشان گران آمد. به ویژه پس از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، اندک امید همکاری نظام جدید ایران را با غرب، و به طور خاص با آمریکا را از بین برد. از این رو می بایست نظام ایران را ایران می دادند. کودتای نوژه و حمله به طبس نیز از این دست موارد اما ناکام بود.

جهت رسیدن بدین مقصود عراق را تجهیز کردند تا از طریق تحمیل جنگ، پایه های نوبنیان جمهوری اسلامی را پیش از به قدرت رسیدن از هم متلاشی نمایند. اما مردم به صحنه آمدند و از حکومتی که برای به دست آوردنش سالها جهاد کرده بودند با چنگ و دندان محافظت نمودند و 8 سال در برابر دشمن تا چنگ و دندان مسلح ایستادند. این جنگ نیز شکست دیگری برای استکبار جهانی بود؛ و آنها متوجه شدند مردم ایران ملتی است که برای دستیابی و حفظ آرمانهایش از همه چیزش می گذرد. و توان رویارویی با ملتی که باورهای اسلامی را از جان و مال خود عزیزتر می شمرد ندارد.

دشمن به این نتیجه رسید که باید جمهوریت را از اسلام جدا می کرد، از این رو در ابتدا باید باورهای اسلامی و اعتقادات مذهبی را از مردم جدا کرده و ضد ارزشهایی را جایگزین ارزشهای ایشان می نمود.

http://mahdirezaei.persiangig.com/image/hijab/hejab-shahid.jpg

یکی از مهمترین ارزشهایی که مردم مسلمان ایران آنرا باارزش می شمرد و حتی در دوران جنگ تحمیلی نیز رزمندگان، حفظ آنرا مهمتر از خون خود می دانستند، حجاب بود. در وصیتنامه شهدا بسیار از این دست جملات می یابیم که: «خواهرم؛ سرخی خونم را به سیاهی چادرت امانت می سپارم»

جنگ نرم دشمن با فاصله کوتاهی پس از جنگ 8ساله آغاز گردید. رهبر انقلاب بارها هشدار دادند.

«دشمن از راه اشاعه‌ى فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى مى‌کند جوانهاى ما را از ما بگیرد. کارى که دشمن از لحاظ فرهنگى مى‌کند، یک تهاجم فرهنگى بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگى» یک «غارت فرهنگى» و یک «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن این کار را با ما مى‌کند. چه کسى مى‌تواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و مى‌تواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است که نمى‌تواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص مى‌تواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهاى اسلامى مى‌تواند دفاع کند.لذا، چندى پیش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منکر کنند.» الآن هم عرض مى‌کنم: نهى از منکر کنید. این، واجب است. این، مسؤولیت شرعى شماست. امروز مسؤولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.» - بیانات در جمع فرماندهان گردان های عاشورا - 22 تیر 1371


نوشته شده در چهارشنبه 92/7/17ساعت 11:45 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

درگیری های شدید سوریه، حمایت غرب، اسرائیل، ترکیه و مصر از معارضان مخالف دولت بشار اسد هر روز در اخبار و تحلیل ها می آید و تبدیل به مسئله روز ایران و حتی جهان شده است.

از سویی اعتراضات و درگیری های خیابانی معترضان ترک با دولت اردوغان نیز در هفته های اخیر در کنار مسائل سوریه رصد می شود و همه منتظرند تا نتیجه آنرا ببینند که آیا به انقلابی در ترکیه بدل خواهد شد یا دولت حاکم مسئله را حل فصل می نماید، از سوی دیگر اجتماع و ضد و خورد موافقان و مخالفان مرسی نیز در این روزها که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مصری ها گردیده، منطقه را در التهاب و ناامنی فرو برده است. البته فتنه احمدالاسیر و ختم قائله وی در لبنان، تغییر حاکم قطر و ... باعث شده منطقه غرب آسیا کانون تحولات و محور اخبار جهانی قرار گیرد.

در این بین نکته حائز اهمیت جبهه متحد کشورهای غربی و عربی در برابر جبهه مقاومت و دولت بشار اسد می باشد، اما جالب اینجاست که کشورهای غربی در برابر اتفاقات ترکیه و مصر، در مقابل دولتهای مصر و ترکیه قرار گرفته اند و سعی در تقویت مخالفان و یا لااقل حمایت زبانی از معترضین را دارند.

با همه این اوصاف اردوغان و مرسی چه دلیل موجهی برای اتحاد با آمریکا و همپیمانانشان دارند، در حالی که آنها تنها خواستار ناامنی این کشورها و ایجاد منطقه امنی برای اسرائیل هستند.

ترکیه و مصر


نوشته شده در دوشنبه 92/4/10ساعت 2:59 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

جام نیوز با نشر تحلیلی از "علیرضا نوری زاده" چهره تابلودار اپوزیسیون، که در نشریه ضدانقلاب "کیهان لندن" (KayhanLondon) منتشر شده است، بخشی از تحلیلهای وی را در رابطه با انتخابات و نامزدهای احتمالی در پایگاه خود آورده است.

علیرضا نوری زاده

اما نکته حائز اهمیت این است که گزارش پایگاه جام نیوز، به صورت گزینشی و در راستای اهداف سیاسی خود بوده است. خبرگزاری جام این روزها در راستای حمایت از دکتر جلیلی، با هر ترفندی قصد دارد به مخاطبان خود دکتر جلیلی را به عنوان اصلح معرفی کند. در اینکه دکتر سعید جلیلی شخصیتی متین، متعهد، ولایت مدار و صادف است، شکی نیست، اما جریان سازی ها و جوسازی این خبرگزاری، از اخلاق رسانه ای فاصله گرفته است.

در این خبر چنین القاء شده است که نوری زاده، در انتخابات اخیر تنها با جلیلی سر ناسازگاری دارد و با نامزدهای دیگر سر ناسزگاری ندارد. و یا کاندیداهای دیگر چندان خطری ندارند.

نوری زاده با مطلب "هزار چرخ برآرَد زمانه و نبود، یکی چنان که در آئینه تصوّرِ ماست"، به کرات به دکتر حداد عادل و دکتر علی اکبر ولایتی توهین کرده و این دو را با الفاظ زشت و زننده خطاب میکند.

وی تفکرات سعید جلیلی، حداد عادل و ولایتی را همسو با ولایت فقیه ارزیابی می کند. به طوریکه در جایی آورده است: «و حال که رهبر رژیم با دو نامزد اصلی یعنی رفسنجانی و مشائی سر آشتی ندارد و سخت مخالف حضور و سخت‌تر مخالف پیروزی آنهاست و چند آقا شم شم را هم مثل جلیلی و لنکرانی و ولایتی و حداد، در برابر آنها کاشته است، وظیفه ما حتی اگر قلباً اعتقادی به این دو نامزد نداریم، حمایت از آنها در برابر ولی فقیه و نوکرانش است.»

اما جام این بخش را به صورت هدفدار حذف کرده است و ادامه را نیز با ویرایش، به صورت دلخواه در آورده است.

وظیفه داریم نگذاریم جلیلی رای بیاورد

از سویی این خبر مربوط به قبل از تایید صلاحیتها می باشد و قطعیتی از افراد تایید صلاحیت شده نبوده است و به کرات نام هاشمی رفسنجانی، مشایی و حتی لنکرانی برده شده است و همه اینها تنها گمانه زنی های نوری زاده و همچنین بیان برخوردهای مختلف مردم نسبت به انتخابات است، اما جام نیوز با حذف این بخش ها می خواهد مخاطبش تصور کند که این تحلیل مربوط به پس از تایید صلاحیت ها و قطعی شدن نامزدها و همچنین نظرات شخصی نوری زاده و اعلام خطر وی نسبت به ریاست جمهوری جلیلی است و با شانتاژ خبری اپوزیسیون را صرفا مخالف سرسخت جلیلی معرفی کند. این نکته در انتخاب تیتر مطلب نیز مشخص است. در صورتیکه در هیچ بخشی از نوشتار نوری زاده جمله ای با مضمون"وظیفه داریم نگذاریم جلیلی رأی بیاورد!" نیامده است.

متاسفانه جریان سازی های اخیر مبنی بر بزرگنمایی و غلو در شخصیت دکتر سعید جلیلی، و همچنین کوچکنمایی و یا سیاهنمایی دیگر نامزدها، به بداخلاقی هایی دامن می زند که با اثبات کذب بودن آن، علاوه بر حیثیت این خبرگزاری ها، به وجهه نامزد مورد حمایتشان ضربه خواهد زد، این در حالیست که شخصیت آقای جلیلی این عملکرد را نمی پذیرد.

همچنانکه استاد پناهیان در مقابله با تکنوکرات خواندن دکتر قالیباف بیان داشت:«حزب اللهی ها باید بدون تخریب و با بصیرت جلو بروند ، تخریب آقای قالیباف شرعا و اخلاقا جایز نیست و هر حزب اللهی که قالیباف را تخریب کند معصیت کرده است!» اما همین خبرگزاری ها از انتشار این خبر نیز خودداری کرده و آنرا در پایگاه خود انتشار ندادند.

و یا بدون اشاره به حمایت اکثر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از دکتر ولایتی، صرفا مطالبی را در رد این اعلام حمایت بیان داشتند در حالی که پایگاه رسمی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رسما اطلاعیه حمایت را درج نموده است.

همه اینها در فضای مجازی به سرعت انتشار می یابد و بسیار بدون دقت در صحت اطلاعات، در پایگاه ها و تارنماهای خود منتشر می نمایند، همچنانکه این اتفاق رخ داده و به صورت گسترده از طریق پیامک ها نیز ارسال گردیده.


نوشته شده در چهارشنبه 92/3/22ساعت 3:44 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از کش و قوس ها و گفتگوهای درونی، جلسه ای برگزار نمود و اکثریت اعضا به حمایت از دکتر علی اکبر ولایتی رای دادند.

با وجود اجماع، به دلیل اینکه تعداد اعضا به حد نساب نرسیده بود، از اعلام رسمی آن خودداری کردند و در پایگاه رسمی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم خبری منتشر نمودند. خبر مرتبط

پس از تماسهای مکرر مردم و با توجه به نقش برجسته مراجع، علما و بزرگان حوزوی کشور، طی جلسه ای، همانگونه که در بیانیه این شورا آمده پس از بحث و تبادل نظر درباره نامزدهای ریاست جمهوری نظر اکثریت به جناب آقای دکتر علی اکبر ولایتی معطوف گردید.

با توجه به اینکه این جلسه رسمی بوده و اکثر افراد به آقای ولایتی نظر داشته اند، آیت الله یزدی به عنوان دبیر شورای عالی جامعه مدرسین، با خبرگزاری ها مصاحبه کرده، اطلاعیه ای صادر نمود و  همچنین در پایگاه جامعه مدرسین نیز قرار گرفت.

نامه حمایت  جامعه مدرسین از ولایتی

بالطبع این حمایت صد درصدی نبوده و مخالفانی هم داشته است. از این بین آیت الله کعبی و رجبی که از سعید جلیلی حمایت می نموده اند، این خبر را ناصحیح دانسته اند.

اما آیت الله جمشیدی، از اعضای شورای مرکزی جامعه مدرسین در گفت‌وگو با فارس با اشاره به بیانیه رسمی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در حمایت از ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گفت: در پی اظهار نظرها و برخی گمانه زنی ها آیت‌الله یزدی براساس طی اطلاعیه‌ای که برروی سایت جامعه مدرسین نیز درج شده است نظر اکثریت اعضای جامعه مدرسین را متمایل به آقای ولایتی اعلام کردند.

اما یک جریان خاص سیاسی که در انتخابات ریاست جمهوری اهداف خاصی را دنبال می?کند اطلاعیه رئیس شورای عالی جامعه مدرسین را بی اعتبار می داند و سعی در رد آن دارد. و یا این اطلاعیه را نظر شخصی آیت الله یزدی اعلام می کنند.

آنچه حائز اهمیت است این استکه هر خبری که از جامعه مدرسین به صورت نامه مکتوب منتشر شود جنبه رسمی دارد.

و باید پرسید چرا خبرگزاری های جریانی خاص، از انتشار آن واهمه دارند؟
هدف خبرگزاری ها از جریان سازی و رد این خبر، به رغم حمایت جامعه از دکتر ولایتی چیست؟

این بداخلاقی هایی که صورت می گیرد، در جهت تخریب نیروی ارزشی نظام است و واهمه افزایش سبد رای دکتر ولایتی.

امام خمینی(ره) جامعه مدرسین را ستون محکم انقلاب در حوزه های علمیه معرفی کردند و به مرحوم آیت الله مشکینی فرمودند "شما از قول من به فرزندان انقلابی ام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد اگر آنها جذب حضرات آقایان جامعه مدرسین نشوند در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروج اسلام آمریکایی اند".


مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای در مورد جامعه مدرسین می فرمایند "جامعه مدرسین نماد مرکزی حوزه است" و در بیانی دیگر می فرمایند "جامعه مدرسین یک نهاد ریشه دار و با ارزش است که نمی توانیم معادل یا موازی برای آن قرار دهیم جامعه مدرسین شاخص و نشانه برای خط امام و خط اصیل بود و این نقش باید حفظ شود"


نوشته شده در دوشنبه 92/3/20ساعت 6:30 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

محسن رضایی در مناظره به مسئله انرژی هسته ای و مذاکرات هسته ای اشاره نمود.

وی با بیان اینکه در زمان آقای لاریجانی با آقای سولانا بر سر 2700 سانتریفیوژ توافق کرده بودیم، در 11 بند توافق کرده بودیم. اگر به قراردادی می رسیدیم و جای پایشان را محکم می کردیم بهتر نبود؟ سیاستهای حسن روحانی و سعید جلیلی را افراط و تفریط دانسته و بیان داشت بنده تمام جزئیات را میدانم. دوستان این مسائل را نزد رهبری چک می کردند. آیا میخواهیم از گذشته خود بدون کم و کاست دفاع کنیم و بگوییم همه چیز درست بوده؟ در اینصورت نباید مشکلی داشته باشیم. نباید عیبی داشته باشیم، از دوستان میخواهم خود را حق مطلق ندانند و بگویند مشکل کجا بوده.وی ادامه داد آقایان روحانی و جلیلی از خود دفاع میکنند. دفاع از خود را نباید ترجیح دهیم به دفاع از مردم. مردم برای ما مهم هستند.

سعید جلیلی در پاسخ گفت: بحث  افراط و تفریط نیست. بین حق و باطل راه رفتن به معنای میانه روی  نیست. ما یک موضوع حقیقتی داریم و یک موضوع باطل، اگر کسی بگوید من بین این دو راه میروم و حد وسط را دارم غلط است.  اطلاعاتی که شما فرمودید درست نیست. آن زمان آقای لاریجانی بودند، رفتند، معاون آقای لاریجانی و سولانا به توافقاتی رسیدند که آقای سولانا رد کرد و قبول نشد.

علی اکبر ولایتی صحبت های محسن رضایی را تایید کرد و گفت: دکتر لاریجانی در مذاکراتشان با سولانا به جای خوبی رسیدند. به همین حدودی که آقای دکتر رضایی فرمودن و همین تعداد سانتریفیوژ توافق کردند. اما اتفاقی که همین وسط افتاد و آقای سولانا عقب نشینی کرد این بود که همزمان با اینکه لاریجانی با سولانا مذاکره می‌کرد یکی از مقامات بلندپایه اجرایی ما اعلام کرد که ما مذاکره هسته‌ای نمی‌کنیم و بعد سولانا در مذاکره بعدی، تلکسی را که از تهران مخابره شده بود نشان داد و به این ترتیب یک کارشکنی صورت گرفت.

وی گفت: مشابه این مسئله نیز در برخی موضوعات در رابطه با سیاست خارجی داشتم، وجود دارد تا معلوم شود دشمن زمانی که تناقض بین ما می‌بیند و اینکه کسی مانند لاریجانی با زحمت به آنجا رفتند و به توافقاتی رسیدند و می‌شد مسئله هسته‌ای را در آنجا حل کرد.

اما یک مرتبه کسی در اینجا حرف دیگری زد و آن فرد و افراد منتسب به وی در صحنه نبودند که بگویند مسئله هسته را حل کردیم، وگرنه آقای لاریجانی مسئله هسته ای را حل کرده بود. و اتفاق مشابهی برای بنده افتاد که بعدا عرض میکنم.

جلیلی در پاسخ به ولایتی افزود: این اطلاعاتی که شما می گویید درست نیست.

ولایتی پاسخ داد: هرچه که ما می‌گوییم آقای جلیلی می‌گوید درست نیست. بنده اطلاع دقیق دارم که درست است که مشابه این مسئله درباره خود من نیز اتفاق افتاد.

جلیلی گفت: همین موضوعی که شما درباره خودتان می فرمایید بنده اطلاعات کامل تر را بیان خواهم کرد.

ولایتی ادامه داد: مردم قضاوت می‌کنند.

اشاره آقای ولایتی به مقام بلند پایه اجرایی، آقای احمدی نژاد بود که در به مناسبت روز قدس در 13 مهر86 در نماز جمعه به این نکته اشاره کرد که: «نباید عده ای در موضوع هسته ای بخواهند سر خود احساس مسئولیت یا مذاکره کنند».

و همچنین بیان کرد: «ملت ایران اهل مذاکره و گفت و گو است اما در مورد حقوق مسلم و قانونی خود مذاکره نخواهد کرد».

نباید عده ای سرخود در خصوص موضوع هسته ای بخواهند احساس مسئولیت یا مذاکره کنند

 

استعفای لاریجانی در آن مقطع در حالی مطرح شد که چند روز قبل تر ولادیمیر پوتین به ایران آمده و لاریجانی اعلام کرده بود که  پوتین پیشنهادی هسته ای به رهبر انقلاب ارائه داده است. این گفته هم با واکنش محمود احمدی نژاد همراه شد و گفت که  «هیچ پیشنهاد هسته‌ای مطرح نبود بلکه پوتین پیام دوستی و همکاری همه جانبه را آورده بود که ما نیز پیام ادامه همکاری‌ها و تاکید بر اراده جدی بر عملی شدن توافقات را داشتیم.»


آقای علی لاریجانی پس از شش سال در برنامه شناسنامه علت اصلی استعفایش  از دبیری شورای عالی امنیت ملی را اینگونه بیان می کند: «من حس می کردم یک نوع اختلاف جدی مدیریتی با آقای احمدی نژاد دارم.  مسائل استراتژیک کشور با تانی و حساب شده پیش برود و احتیاج دارد همه بخش های مختلف همگرایی داشته باشد. کارهای لحظه ای نمی تواند صدق کند و برای کشور مشکلاتی ایجاد می کند.

تا یک مدتی تحمل بود و بحث می کردیم اما از یک زمانی به بعد من دیدم به هرحال ایشان رئیس جمهور است و حق دارد و لزومی ندارد که بنده مزاحم ایشان باشم و نمی خواستم حضوری تحمیلی داشته باشم. در واقع سطح من این نبود.» 

براستی چه کسی حقیقت را بیان میکند؟ قضاوت با شما.

 


نوشته شده در شنبه 92/3/18ساعت 4:55 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

این روزها که تب انتخابات ریاست جمهوری داغ داغ است و بسیاری از ما هنوز به فرد اصلح خود نرسیده است.

ملاک های خود را در نامزدهای حاضر جستجو می کنیم که شاید در فردی خاص عینا بیابیم و یا نزدیک ترین فرد را با فرد ایده آل خود تطبیق داده و به نتیجه ای مطلوب و فردی شایسته دست یابیم.

در این میان برخی به موارد بسیار تخصصی دقیق شده اند و ریزترین جزئیات و برنامه های این هشت نفر را واکاوی می نمایند. اما اگر به صحبتها و گفته های ایشان در برنامه های تلوزیونی و رادیویی دقیق شویم و اصول اساسی را ملاک ارزشیابی خود قرار دهیم، به راحتی و بدون اینکه در برنامه ها و وعده و وعیدهای افراد خرد شویم، می توانیم اصلح را تشخیص داهیم؛ از سلامت رفتار و صداقت گفتارشان آگاهی یافته و در پیچ و خم سیاست، بازی نخوریم.

روز گذشته مطلبی با عنوان درس‌هایی از مناظره‌های سال 88 به روایت رهبر انقلاب، در پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) منتشر گردید و ملاک های ذیل در رابطه با مناظره های انتخاباتی آورده شده است.

- انسان نمى‌پسندد که ببیند یک نامزدى، چه در نطقهاى تبلیغاتى، چه در سخنرانى، چه در تلویزیون، چه در غیر تلویزیون، براى اثبات خود متوسل بشود به نفى آن دیگرى.

- نامزدها همه براى یک هدف دارند کار میکنند. هر کسى به نظر خودش یک احساس مسئولیتى، تکلیفى دارد، مى‌آید میدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتى ندارم؛ اما سعى کنید این در چهارچوبهاى درست شرعى و دینى انجام بگیرد.

- مردم، مردم بیدارى هستند، میفهمند، میدانند. این چهار نفر نامزدى که از شوراى نگهبان تأیید شده‌اند و در اجتماعات گوناگون سخنرانى میکنند، خودِ آن نامزدهاى محترم توجه کنند، مراقبت کنند که در این سخنرانى‌ها، در این اظهارات، جورى نباشد که منتهى بشود به ایجاد دشمنى و ایجاد نقار؛ با برادرى و با مهربانى پیش بروند.

- اختلاف نظر، اختلاف رأى، اختلاف سلیقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصى، در مسائل عمومى، یک امر طبیعى است؛ اشکالى هم ندارد. نگذارید این به اغتشاش منتهى بشود.

با توجه به این اوصاف کدامیک از نامزدها ملاک های اخلاق اسلامی و احترام متقابلی که رهبری بیان فرموده اند را مراعات کرده و کدامیک از آن تخطی نموده است؟

با اندک تاملی بر گفته ها و سخنان نامزدها، می توان ایشان را از اولین فیلتر که همان اخلاق مداری است عبور داد و متاسفانه چند نفر از ایشان را از دایره حفظ اخلاق اسلامی حذف نمود، این در حالی است که تمام نامزدهای کنونی بر رعایت اخلاق تاکید داشته و به نوعی مدعی بوده اند.

تحلیل با شما...


نوشته شده در شنبه 92/3/11ساعت 2:35 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

در پی حضور رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی و استیضاح وزیر کار و امور اجتماعی، حاشیه هایی به وجود آمد که استیضاح را به حاشیه کشاند و این حاشیه ها تبدیل به متن شد.

اتهاماتی زده شد، سخنانی به میان آمد، پاسخهایی بیان شد تا روسای قوای مققنه و مجریه، جو نابسامانی در جامعه به وجود آورند و التهاباتی که بلاشک به سود کشور نبوده و تنها رنجش خاطر دلسوزان نظام را در پی داشته و از سویی تبدیل به خوراک تبلیغاتی دشمنان شده و فرصت جولان به رسانه های بیگانه داده است.

ماجرای نامه نگاری های رئیس جمهور به رئیس قوه قضائیه و پاسخ ایشان به این نامه ها که فضای نامطلوبی در کشور به وجود آورد، هنوز از اذهان پاک نشده بود که دوباره بداخلاقی های سیاسی و ماجراجویی های دکتر احمدی نژاد و پاسخ شدید آقای لاریجانی نمایانگر اختلافات مسئولینی است که مصالح شخصی را به مصلحت کشور ترجیح داده و مردم و رهبر و نظام و انقلاب را خرج می کنند برای...

بماند...

رهبر معظم انقلاب در بیانات 10 آبان 1391 مگر نفرمودند:

«اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده.»

و در این برهه حساس مسئولین ما چنان غافل شده اند و به تاخت می تازند که بنگاه خبر پراکنی بی بی سی بیانات رهبری را پخش می کند و برایمان یادآوری می کند این خیانت را...

متن و فایل صوتی ذیل نمونه ای از مصلحت اندیشی و ولایت پذیری مقام معظم رهبری است از اختلافاتشان با رئیس جمهور وقت در اوایل انقلاب، به امید اینکه الگو گیرند این سران غافلی که فراموش کرده اند جمهوری اسلامی ایران در این برهه حساس چه جایگاهی در میان کشورهای اسلامی، منطقه و جهان دارد.

 

آقا برداشته در روزنامه سرمقاله کرده که خامنه ای را بایستی – اسم نیاورده اشاره کرده – محاکمه کنیم. در سرمقاله روزنامه عصر تهران اظهار کردند که بنده را باید محاکمه کنند. چرا؟ چون بنده در فلان خطبه یا فلان مصاحبه گفتم اگر طبق نظر روحانیون دلسوز خرمشهر عمل می شد؛ آن بخش از خرمشهر سقوط نمی کرد. بسم الله محاکمه کنید [تکبیر مردم].

بسم الله آقایان پررو و وقیح! محاکمه کنید مرا! من هم شما را دعوت می کنم به محاکمه. محاکمه کنید تا بفهمند مردم که چه جریاناتی در پشت پرده های پلید سالوس و تزویر شما دارد می گذرد. محاکمه کنید که ما هم اجازه پیدا کنیم حرف هایمان را بزنیم. ما انقدر حرف ها در دلمان نگفته داریم! ای خدای بزرگ تو شاهدی!والله آنقدر حرف گفتنی برای گفتن هست که اگر گفته بشود ذهنیات بسیاری از مردم تصحیح خواهد شد.

فقط به خاطر خدا و به خاطر گل روی امام و فرمان امام نمی گوییم. من خودم خدمت امام عرض کردم. گفتم ای امام بزرگوار وضع ما همان وضعی است که امیر المومنین (ع) فرمود: «فصبرت و فی العین قدی و فی الحلق شجی».

ما صبر می کنیم. باز هم صبر می کنیم. باز هم نمی گوییم! اگر امام اجازه داد آنوقت خواهیم گفت و خدای بزرگ شاهد است که حرف برای گفتن زیاد داریم.

«یک سینه حرف موج زند در دهان ما / از بیم دین اگرچه خموشیم چون حباب»

 

 

آدرس فایل صوتی: http://majiddownload.com/up1/12478/1384882682.mp3


نوشته شده در سه شنبه 91/11/17ساعت 12:52 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

انقلاب اسلامی، با شعار استقلال و آزادی از بند سلطه استکبار در ایران به پیروزی رسید. نه غرب و نه شرق، هیچ قدرتی حمایتش ننمود و تنها با اتکا به مردم و با هدف حاکمیت اسلام و رهبری امام خمینی(ره) بر پا گردید تا خواسته هایش را عملی نماید و یک حکومت اسلامی قدرتمند و مستقل تشکیل دهد بر پایه فرامین خدا، رهنمودهای اسلام، رهبری امام و حمایت و پشتیبانی مردم.

این تفکراتی خوشایند سلطه غرب و شرق نبود، که یک جمهوری اسلامی مستقل و آزاد بخواد در منطقه سرزمینی با در اختیار داشتن درصد زیادی از منابع و انرژی، همچنین حساسیت خاص منطقه غرب آسیا قدرت بگیرد. از همین رو درصدد بر آمدند تا این نظام را براندازند، با هر وسیله و ترفند و زوری. تا کنون از هیچ شیوه ای کوتاهی ننموده اند و از هیچ عداوتی دریغ نکرده اند.

در این سه دهه عمر انقلابمان گردنه های سخت و پر پیچ و خم بسیاری را در مسیرمان بوجود آورده اند و با موفقیت آنرا سپری کرده ایم، شاید اغراق نباشد که هیچ ملت و دولتی از چنین گذرگاه های پر پیچ و خمی عبور نکرده باشد و برای کشوری این همه مشکلات برای نیل به استقلالش به وجود نیامده باشد و حاکمیتش از طرف قدرتهای بزرگ به خطر نیافتاده باشد. تداوم ایستادگیمان برای اربابان نظام سلطه گران تمام می شود. به هر قیمتی شده است باید نظام ما را زمین بزنند تا از الگو شدن آن برای کشورهای مختلف جهان جلوگیری نمایند.

این دشمنی را در دوره های مختلف به شیوهای گوناگونی اجرایی نموده اند. حمایت از منافقین و جدایی طلبان، تحمیل جنگ سخت هشت ساله و حتی به صورت نرم و جنگ فرهنگی و آنچه استمرار داشته از ابتدا تا کنون تحریم بوده است و تبلیغ علیه ما.

سعی دشمن برای قرار دادن مردم ما در تنگنا و فشار بر ملت مقاوم ما برای شکستن مقاومت و ایجاد گسست بین آحاد مردم و مسئولان کشور برای بروز بحران و التهاب و آشوب‎‎ها و رویگردانی از اصل انقلاب به وضوح قابل مشاهده است.

خاکریزهای تقابل ما با غرب بسیار است. اکنون آتشبار دشمن خاکریزهای اقتصادی ما را هدف گرفته اند.  اما ما وضعیت های وخیم تری همچون جنگ تحمیلی هشت ساله تحت شدیدترین تحریم ها را با موفقیت سپری نموده ایم. در دهه شصت، جوانان انقلابی ما ایستادگی نمودند و حال نوبت نسل سومی های این این مرز و بوم است تا نشان دهد تفکر همان تفکر است، آرمان و هدف و غیرت همانیست که قبلا نیز با آن مواجه شده اند.

امام راحل فرمان داد خرمشهر باید آزاد شود و جوانان انقلابی آن مهم را عملی نمودند، اکنون عرصه ای به وجود آمده است که ما جوانان و نسل سومی ها می توانیم خودنمایی کرده و ثابت کنیم که می توانیم. تنها کافیست جبهه ها را پر کنیم و با شعاری از جنس همان روزها راهی جنگی تمام عیار شویم. با شعار جنگ، کار، تا پیروزی. حضرت امام خامنه ای فرمان تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را صادر نموده اند و ما باید با حضور در خاکریزهای حمایت از اقتصاد ملی مان، سر منشاء تحولی عظیم شویم و جهان خواهد دید که با نیل به این مقصود، چگونه موانع را یکی پس از دیگری کنار خواهیم زد. و یقین داشته باشیم که پیروز نهایی ما خواهیم بود و خداوند وعده داده است:

وَ لَن یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَفِرِینَ عَلى المْؤْمِنِینَ سبِیلا.
نساء/141- خداوند هرگز براى کافران نسبت به مومنان راه تسلطى قرار نداده است.


نوشته شده در یکشنبه 91/8/7ساعت 1:34 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

صادق زیباکلام در گفت و گویی با خبرنگار قانون گمانه زنی ها و پیش بینی هایی از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری داشته است و سخنانی قابل تامل بیان کرده است، که تاحدودی قابل تامل است.

ایشان در ابتدا عمیق تر شدن شکاف میان اصولگرایان را بیان می کند و به این نتیجه می رسد که اصولگرایان به پنج جریان اصلی تقسیم خواهند شد:
1- دکتر علی لاریجانی، دکتر علی‌اکبر ولایتی و یا دکتر سعید جلیلی از جریان اصولگرای سنتی تحت رهبری آیت‌الله مهدوی‌کنی .
2- مهرداد بذرپاش، ثمره هاشمی، روح‌الله حسینیان، مرتضی آقاتهرانی یا علیرضا پناهیان از طیف احمدی‌نژاد - آیت‌الله مصباح.
3- علی مطهری.
4- محسن رضایی.
5- قالیباف.

وی دو گزینه را نیز به اصلاح طلبان اختصاص می دهد:

6- فی المثل محمدرضا عارف از جریان اصلی اصلاح طلبان.
7- اسحاق جهانگیری و یا حجت الاسلام دکتر حسن روحانی از حزب کارگزاران.

ایشان در ادامه بیان می کند:
- هیچ یک از نامزدهای اصولگرا توان رویارویی با نامزد اصلی اصلاح‌طلبان یعنی عارف را نخواهند داشت.

- اگر عارف کاندیدای انتخابات شود داستان دوم خرداد 76 بار دیگر تکرار شده و میلیون‌ها نفر برای انتخاب کاندیدای اصلاح‌طلبان به پای صندوق‌های رای می‌روند.

اصولگرایان برای جلوگیری از پیروزی عارف دو کار ممکن است انجام دهند:
- نخست آنکه ممکن است او را رد صلاحیت کنند.
- کار دوم آنست که با آمدن جدی اصلاح‌طلبان به میدان، ممکن است همچون تیر 84 و 22 خرداد 88 یکبار دیگر با هم متحد شوند. اصولگرایان حتی در صورت متحد شدن نیز بیش از 6 الی 10 میلیون رای در برابر عارف نخواهند داشت.

- فرض بگیریم که عارف رد صلاحیت نشود و قالیباف هم به توصیه آقای هاشمی به نفع عارف کنار برود و بالاخره اتفاقات سال 88 هم تکرار نشود و آقای عارف در پایان خرداد 92 بشوند رییس جمهور جدید ایران؛ حال پرسش اساسی آنست که آقای عارف چکار می‌توانند برای پیشبرد اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انجام دهند؟ بدون شک داستان دوم خرداد 76 و دوران آقای خاتمی تکرار می‌شود و عارف از همان روز اول با حجم گسترده‌ای از مخالفت‌های فلج کننده از سوی اصولگرایان روبرو می‌شود.

گاهنوشت:

جناب آقای صادق زیبا کلام، چند نکته از فرمایشات شما برای بنده قابل هضم نیست.

- چرا مردم در تحلیل های شما جایگاهی ندارند و سیاستمداران نقش اصلی را ایفا می کنند؟ مگر میزان رای ملت نیست؟

- آیا محمدرضا عارف از یک جایگاه اجتماعی قدرتمند میان مردم برخوردار است؟ آیا عارف وزنه سنگین و شخصیت شناخته شده ای است که بتوان چنین در باره اش محکم سخن گفت و وی را پیروز قطعی اعلام نمود؟ اصلا برای خود شما گزینه با اهمیتی به حساب می آید؟ اگر چنین است چرا شما برای مطرح نمودن ایشان از کلمه (فی المثل) استفاده می نمایید؟

- مگر می شود کسی را آنی مطرح کرد و بعد هم ادعا نمود که رای اول همه مردم ایران را به دست خواهد آورد؟

- در ثانی، مگر اصولگرایان مسئول تایید و یا عدم تایید صلاحیت نامزدها هستند که بیان می دارید که اصولگرایان وی را رد صلاحیت می کنند؟ این زیر سوال بردن شورای نگهبان نیست؟

صادق زیباکلام

- چگونه به این نتیجه رسیدید که اصولگرایان بیش از 6 الی 10 میلیون رای در برابر عارف نخواهند آورد؟ آیا از پیش پیروز اعلام نمودن آقای عارف، کلید زدن دوباره وقایع سال 88 نیست؟ به نظر شما 24 میلیون رای آقای احمدی نژاد به سود اصلاح طلبان باز خواهد گشت؟

- با تمام احترامی که به آقای هاشمی رفسنجانی و دکتر قالیباف قائلم، باید عرض کنم در انتخابات نهم این دو بزرگوار از نظر مردم اصلح شناخته نشدند، چگونه بر این قائلید که ایشان می توانند به راحتی بر انتخاب رئیس جمهور تاثیر گذار باشند؟

- آیا باور دارید که دکتر ولایتی، آقای لاریجانی، سعید جلیلی از آقای عارف رای کمتری خواهند داشت؟

- آقای زیبا کلام، این هم یکی از تحلیل شماست: زیباکلام: حامیان مشایی بیشترین کرسی را در مجلس بعد دارند/ اصلاح?طلبان آخر می?شوند


نوشته شده در دوشنبه 91/3/22ساعت 2:38 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

   1   2   3      >