سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

آنقدر حماسهء‌ حضورت پر شکوه است که نمی دانم چه بگویم. از کجایش بگویم. چگونه توصیفش کنم؟

هر حوزهء‌ انتخابیه ای که گذر کردم شلوغ بود و پر ازدحام. آمده بودند مشارکت کنند و رقم بزنند پیر و جوان،‌ زن و مرد سرنوشت میهن را به دست خویشتن. دوش به دوش هم ایستاده بودند تا اینبار نیز چون گذشته صفحه ای دیگر از صفحات انقلاب را پر کنند از اثرات انگشتشان که به یادگار بماند و مدرکی باشد برای همه گان،‌ دوستان و دشمنان و شاید آینده گان که ما بودیم در صحنه و سنگر را رها نکردیم.

نوجوانی آمده بود برای رای ریزی اما یک ماه اختلاف داشت سنش، بغضناک التماس می کرد. همچون نوجوانان روزهای جنگ.
کودکان صف کشیده بودند فقط برای اینکه انگشت سبابه شان را رنگی کنند و به رخ یکدیگر بکشند که ما نیز آمدیم.
پیرمردها و پیرزن ها که به سختی بر روی پایشان ایستاده بودند نیز در صفهای طویل به خط شده بودند.
جوانان پر شورتر از همه آمده بودند. صمیمیت و نشاط ویِژه ای به انتخابات بخشیده بودند.(آخر صف کیه؟ به ما هم میرسه؟ / بازم ساندیسه یا کیک هم همراش هست؟ / جناب سروان کمکم کن من رای نمیدم منو به زور آوردن و...) با شوخی هایشان فضا را گرم کرده بودند. یکی از رای اولی ها تا نوبتش رسید رفت آخر صف ایستاد تا دوباره حس کند لذت حضور را.

از کدام گوشه بگویم؟ واِژه ها کم می آورند. از کجای این دموکراسی پرشکوه اسلامی برایت تعریف آورم که خود دیده ای.

هم صدای هم امروز با انگشت هایمان فریاد کشیدیم که ما 100 درصدیم و پای آرمانهایمان تا آخرین نفس ایستاده ایم.

ما 100 درصدیم we are 100%

پ.ن:
- استفاده از این تصویر بدون درج منبع اصلی(گاهنامه) شرعا و قانونا مجاز است. تقدیم به تو به پاس حضورت.
- غرور ملی دارد خفه ام میکند. :دی
- برگزیده مجله پارسی نامه در تاریخ جمعه 12 اسفند 90.


نوشته شده در جمعه 90/12/12ساعت 7:57 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

99 درصد < یک درصد.

جنبش 99درصد

تازگی ها این جمله را زیاد می شنوید که می گویند: جنبش 99درصدی . یا 99 درصد ثروت در اختیار 1 درصد و 1در صد از ثروت در اختیار 99 درصد. یا همان جنبش فتح وال استریت. این حرکت ها مال ینگه دنیا و در کل آنسوی مرزهای ما می شود تا عموم مردم جامعه غربی ثروتشان و هویتشان را از اندک کسانی که مسلط شده اند بر جان و مالشان باز ستانند.

جنبش 99درصد آمریکا

اینبار می خواهم معادله را جور دیگری بیان کنم. رقم ها همان است اما طرفینش تفاوت دارد.

هفت، هشت میلیارد ، تقریبا همین تعداد اند افرادی که در این کره خاکی زندگی می کنند و  هفتاد و چند میلیون نفر از این جمعیت در کشور ما زندگی می کنند.
از نظر جمعیت و وسعت سرزمینی، ایران یک درصد کره زمین است.

این یک درصد من و تو هستیم که در وضع کنونی الگو شده ایم برای 99 درصد دیگر تا بتوانند جایگاهشان را بشناسند و بازیابند آنچه را از چنگش در آورده اند. به دنبال احقاق حقوق خویش اند. رصد می کنند ببینند آیا این (یک درصدی ها) الگوی مناسبی می توانند برایش باشند یا نه و می توان تحولات خاورمیانه و تاثیرات جهانی را و تبلیغات گسترده را بر ضدمان دلیل این مدعا دانست.

جنبش 99درصد

این 99درصد امروز تاثیر می پذیرد از ما. می خواهند ببیند ما چگونه بر روی پای خود ایستاده ایم تا او نیز تأسی نماید و جنبش کند تا خود را رها کنند از استکبار و ظلم.

یقین بدان امروز چشمها به نقطه ایست که تو ایستاده ای. و دلیل اینهمه تبلیغات بر ضد ما و اینکه می گویند رای ندهید و... همین است. چرا بر علیه انتخابات دیگران چنین تبلیغات سوء و متضادی با چنین وسعتی نمی بینیم؟

جنبش 99درصد

«این انتخابات، عزیزان من! براى دشمنان شما یک زلزله‏ى سیاسى بود؛ براى دوستان شما در اکناف عالم یک جشن واقعى بود؛ یک جشن تاریخى بود. در سى سالگى انقلاب این جور مردم بیایند نسبت به این نظام و این انقلاب و آن امام بزرگوار اظهار وفادارى کنند! این یک جنبش عمومى و مردمى بود براى تجدید پیمان با امام و با شهدا؛ و براى نظام جمهورى اسلامى یک نَفَس تازه کردن، یک حرکت از نو، یک فرصت بزرگ. این انتخابات، مردمسالارى دینى را به رخ همه‏ى مردم عالم کشید.» بیانات رهبر معظم انقلاب 88/3/29

آری. می خواهند نگذارند ما الگوی جهان شویم. به خوبی می توان از تلخ کردن خاطره مشارکت 85 درصدی سال 88 این را حس کرد.

پ.ن:
- امروز 12 اسفند است و نوبت توست تا نقشت را به خوبی ایفا کنی. سنگرت را خالی مگذار.
- در حمایت از جنبش اینترنتی حضور آگاهانه.
- برگزیده مجله پارسی نامه در تاریخ جمعه 12 اسفند 90.


نوشته شده در جمعه 90/12/12ساعت 2:19 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

واِژه ای در وبلاگ ها و سایت ها انتشار یافته و بنر می زنند و لوگو می چسبانند و عکس منتشر می کنند با عنوان:(زرسالاران)

زرسالاران

در پس این فعالیت ها دست های مشکوکی دیده می شود. اما تعجب ما از این است که یک عده از دوستان ارزشی و مقید دیگر چرا؟؟؟

مگر به یاد ندارید بیانات رهبر معظم انقلاب را در نمازجمعه؟

«بنده اینجا در منبر نماز جمعه، در خطبه‏اى که در حکم نماز است، حقایق را باید بیان بکنم. هر دو طرف در این عیب متأسفانه مشترک بودند. از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانى‏ها را براى من مى‏آوردند و من میدیدم یا گاهى مى‏شنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است،...

آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال 1336 - یعنى 52 سال قبل - ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى‏ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته‏اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.
 من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‏نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف‏نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‏ى مسائل خارجى اختلاف‏نظر دارند، هم در زمینه‏ى نحوه‏ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‏نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‏نظر دارند؛ و نظر آقاى رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است»

آیا این عمل مغایر جمله حضرت امام خامنه ای مبنی بر (جذب حداکثری و دفع حداقلی) نیست؟

هر گونه تخریب شخصیتی عملی شنیع و نادرست است و از تمامی دوستان تقاضا دارم بیشتر تامل کنند در اعمال و رفتارهایشان که این گونه کارها به هیچ وجه به سود نظام و حکومت و ملت نیست.


نوشته شده در پنج شنبه 90/12/11ساعت 2:14 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

تیک تاک تند ثانیه ها سکوت فضا را شکسته اند. ساعت 2بامداد را نشان می دهد. خواب از سر پریده است. خاطرات به نوبت و بی اراده مرور می شوند بر پردهء‌ پلک های بسته ام.
تلخ و شیرین، خوب و بد، سکانس به سکانس و فریم به فریم می گذرند از نظرم و مرا به تامل وا می دارد بر احوالات گذشته،‌ کمی به خودم می آیم و متوجه می شوم چقدر از خود بی خود شده ام. انحراف یافته ام از راهی که برای آینده ام در نظر داشتم و گویی کبک گونه سر بر برف برده و بی خبر از همه جا غرق شده ام در خویشتن و بی راهه رفته ام از اصول و صراط مستقیمی که سرلوحه و نقشه راه خویش قرار داده بودم. وای بر من...
عمیقتر می شوم تا بیابم کجا خشت اول را کج نهادم و اینگونه به کج راهه رفته ام و تا این حد بدنبال سراب ها از پی هم دویده و به هیچ رسیده ام و غیر از هیچ،‌ دیگر هیچ نیافتم. بازبینی می کنم و نقطه به نقطه به گذشته می نگرم. تا ببینم کجا از جاده جا مانده و کی از قافله رها شده ام.
با کاروان همراه بودیم. با مسائل ریز و درشت اما خوش و خرم مسیر انقلابمان را می پیمودیم. طوفانی در گرفت شد. کاروانیان می گفتند این طوفان فتنه است مراقب باشید عقب نمانید یا گم نشوید. از راه باز تایستید که غبار فتنه گمراهتان نکند، ایستادنمان همان و جا ماندن همانا. غبار فتنه فضا را پر کرده بود و گرد و غبار چشمها را کم سو نمود.
کمی که پیشرفتم کاروان سالار را یافتم در حالی که علم بر دست داشت و منتظر، با روی گشاده استقبالمان نمود و گفت:
«همه ‏ى کسانى که به این چهار نامزد رأى دادند، مأجورند؛ ان‏شاءاللَّه اجر الهى دارند. همه‏شان در درون جبهه‏ ى انقلابند، متعلق به نظامند؛ اگر با قصد قربت رأى داده باشند، عبادت هم کرده ‏اند. خط انقلاب، چهل میلیون رأى دارد؛ نه بیست و چهار و نیم میلیون که رأى به رئیس جمهور منتخب است. چهل میلیون به خط انقلاب رأى دادند.»بیانات رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران 88
هدایتگری کرد که مبادا کسی جزو ظالین باشد. چه خوش راهبری کردمان و از طوفان حوادث و تلاطم امواج سهمگینش عبورمان داد.
دلسوز است و غمخوار.

این ایام گردبادها دوباره پا گرفته اند و دور و برمان را احاطه کرده.
عده ای در راس کاروان پیش می روند و یقین دارند از بازماندگان و عقب افتادگان نیستند و نگرانیشان از این است که عده زیادی جا مانده اند و کند حرکت می کنند. به گمانشان در زمرهء سابقونند. اما به خطا رفته اند واقعیت آنست که چهار نعل می تازند و پیش به سوی نا کجا آباد می روند.
کاروانیان نگران شده اند. چرا که عده ای دوباره جدا گردیده اند از جمع و به تاخت می روند.
اگر سخنان کاروانسالارمان را خوب به یاد آورند و بدان عمل کنند. باز خواهند گشت و همراه خواهند شد در مسیر مستقیم و صحیح.

«اما خطاب دوم من، خطاب به سیاسیون و نامزدها و گردانندگان احزاب و جریانات است. من میخواهم عرض کنم به این حضرات، که امروز یک لحظه‏ى حساس تاریخى براى کشور است؛ نگاه کنید به وضع دنیا، نگاه کنید به وضع خاورمیانه، نگاه کنید به وضع اقتصادى عالم، نگاه کنید به مسائل کشورهاى همسایه‏ى ما مثل عراق، مثل افغانستان، مثل پاکستان. ما در نقطه‏ى حساسى از تاریخ قرار گرفته‏ایم. همه‏ى ما وظیفه داریم که در این مرحله‏ى تاریخى هوشیار باشیم، دقیق باشیم، مواظب باشیم اشتباه نکنیم.» بیانات رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران 88

«آن کسانى که به یک نحوى یک نوع مرجعیتى در افکار مردم دارند؛ از این سیاسیون و رؤساى احزاب و کارگردانان جریانات سیاسى، و یک عده‏اى از اینها حرف‏شنوى دارند، اینها خیلى باید مراقب رفتار خودشان باشند؛ خیلى باید مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها کمى افراطی‏گرى کنند، دامنه‏ ى این افراطی‏گرى در بدنه‏ ى مردم به جاهاى بسیار حساس و خطرناکى خواهد رسید که گاهى خود آنها دیگر نمیتوانند آن را جمع کنند، که ما نمونه‏ هایش را دیده ‏ایم. افراط وقتى در جامعه به وجود آمد، هر حرکت افراطى به افراطى‏گرى دیگران دامن میزند»بیانات رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تهران 88

جذب حداکثری و دفع حداقلی

«من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛»

تامل در گذشته، چراغ راهی ست برای آینده. امیدوارم در مسیر درست گام بردارم و به دیگران نیز توصیه می کنم به راه اصلی باز گردند که عاقبت افراط و تفریط، انحراف است. مراقبت کنند، مبادا از این سو یا آنسوی بام بیافتند.

پ.ن:
- تعریف ناصحیح از کاندیدای مورد نظرمان نیز نوعی تخریب است.
- برگزیده مجله پارسی نامه در تاریخ پنج شنبه 11 اسفند 90.


نوشته شده در پنج شنبه 90/12/11ساعت 1:55 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

این روزها همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد بروز شکاف جدی در بخشی از جریان اصولگرایی هستیم. شکافی که دو جبهه «متحد اصولگرایی» و «پایداری انقلاب اسلامی» را در مقابل هم شکل داده است. و علیرغم سفارش جامعه مدرسین حوزه علمیه و روحانیت مبارز  این شکاف ترمیم نیافت. اختلاف این دو جریان به نظر در سه موضوع نمود بیشتری دارد:

جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری

1- موضع این دو جبهه در قبال ساکتین فتنه
جبهه پایداری معتقد است افرادی نظیر دکتر قالیباف و دکتر لاریجانی به عنوان ساکتین فتنه مصادق خواص بی بصیرت هستند اما جبهه متحد معتقد است که برخی از این افراد بالاخره اعلام موضع کرده اند و جزء‌ اصولگرایی اند و نباید آنها را از دایره اصولگرایی خارج کرد.

2- موضع این دو جبهه در مورد رئیس جمهور
هر دو جبهه منتقد رئیس جمهوری اند. اما جبهه متحد(عموما نه بالاتفاق) معتقد است که انحراف احمدی نِژاد بسیار زیاد است. ولی جبهه پایداری ضمن نقد احمدی نژاد خصوصا بر سر وقایع موسوم به جریان انحرافی، هنوز دکتر احمدی نِژاد را اصولگرا می داند.

3- موضع دو جبهه نسبت به هاشمی رفسنجانی
افراد جبهه متحد موضع ملایم تری نسبت به هاشمی رفسنجانی دارند. این ها اگر چه معتقدند تفکر هاشمی سرمایه سالارانه و اشرافی گرایانه است، اما هیچگاه او را فردی منحرف نمی دانند و بالعکس،‌ جبهه پایداری هاشمی را منشا انحراف در نظام می دانند.
لکن لازم به ذکر است برخی افراد نظیر حسین شریعتمداری، دکتر غلامعلی حداد عادل و حتی دکتر علیرضا زاکانی ضمن موافقت با دیدگاه های جبهه پایداری علت التزام به لیست جبهه متحد اصولگرایی را، ترس چند لیستی شدن اصولگرایی و متعاقبا تقسیم شدن سبد آراء‌ در این لیست ها و نهایتا شکست جریان اصولگرایی در برابر اصلاح طلبان و احیانا جریان انحرافی اعلام می نمایند. و شاید تاکید آیت الله مهدوی کنی بر لزوم اتحاد در جبهه متحد اصولگرایی از دلایل این پیوستن برخی نامزدها به جبهه متحد باشد.

موضع دو جبهه در قم
هر دو جبهه به دلیل احترامی که به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قائل اند،‌ کمتر به فکر ارائه لیست در قم هستند. لکن با توجه به جلسات رسمی و اظهارات احیانا رسمی هر دو جبهه نسبت به کاندیداهای قم نظر دارند.

جامعه مدرسین با تفاوتی نسبت به دوره گذشته، مجددا آقای لاریجانی و حجه الاسلام آشتیانی را معرفی نمود اما به دلیل اختلاف نظر بین حجج اسلام ذوالنور و بنایی قمی از معرفی نفر سوم صرف نظر کرد.
جبهه پایداری نیز بیشتر روی آقای ذوالنور، آشتیانی و امیرآبادی فراهانی تاکید دارد و نسبت به آقای لاریجانی موضع سلبی اتخاذ نموده است. جبهه پایداری مصرانه مخالف حضور دکتر لاریجانی در لیست انتخاباتی استان قم است و از وی به عنوان (خواص بی بصیرت) نام می برند. و معتقدند که (ساکتین فتنه) باید هزینه عملکرد خود در فتنه را،‌ در این انتخابات بپردازند. ستادهای انتخاباتی حجه الاسلام ذوالنور با انتشار برگه های (افشاگرانه!) در عملکرد لاریجانی سعی در (آگاهی!) بیشتر مردم دارد.

مجتبی ذوالنور و علی اردشیر لاریجانی دو نقطهء‌ تقابل جبهه متحد اصولگرایی و جبهه پایداری در این استان هستند. و حجه الاسلام آشتیانی نقطه مشترک هر دو جبهه.

امیدواریم در بازار داغ تبلیغات انتخابات مجلس نهم، رقابت سالمتری را از نامزدها و جبهه ها شاهد باشیم.


نوشته شده در دوشنبه 90/12/8ساعت 5:58 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

گاهی اوقات به این فکر می کنم که اگر در جای دور افتاده ای بودیم و صم و بکم ... خیلی آسوده می زیستیم و بی خیالی طی می کردیم. اما افسوس که در جایی زندگی می کنیم که نامش شهر است و محیطی که رنگ اجتماعی دارد. خوب و بدش در هم است و سوا کردنی نیست. این ایام که به انتخابات نهم مجلس نزدیک تر می شویم، بیشتر شاهد رقابت ها و صحنه های رنگارنگ تبلیغاتیم. تبلیغاتی که هر کس می کوشد برای کرسی نمایندگی آراء‌ بیشتری جذب کند و توفیق راهیابی به بهارستان را به دست آورد. آیا پیروزی در این رقابت که نصیب عدهء‌ معدودی می شود، آخر کار است و هدف ورود به مجلس است؟ نه. مسلم است که نه. گذر از این مرحله تنها اول کار است. و در قوه مقننه است که تازه کار شروع می شود و باید تمام قوایشان را در آنجا خرج کنند.

اما لپ کلام. نمیخواستم وارد فضای سیاسی شوم و اظهار نظر و زبان درازی کنم. اما از آنجائیه که چیزهایی می بینم و نمیتوانم در برابرشان ساکت بنشینم. وادارم کرد تا پا از گلیم خویش فراتر گذارم. و چیزهایی که عرض می کنم مشاهدات عینی بنده بوده اند و شامل شنیده ها و خوانده ها نمی شود:

1- وعده های خلاف واقع و اجرایی توسط نامزدها.
2- کارنامه سازی،‌ آن هم از نوع موفقش در تراکت ها و بروشورها.
3- دعوت به (سمیناهار) و برگزاری همایش ها با پذیرایی (خاص) و همچنین ثبت نام قشر محروم جهت صرف شام.
4- توزیع شب نامه و همچنین توزیع روزانه همین شب نامه ها در ستادهای انتخاباتی. *
5- اختصاص تمام صفحات روزنامه استانی و انتشار رایگان در تمام شهر.
6- صرفا به قشر مستضعف و محروم شهر پرداختن و عدم ارائه برنامه برای نیمه دیگر شهر.(نمایندهء‌مجلس،‌ وکیل تمام کشور است هم قشر مستضعف و هم ثروتمند.)*
7- تخریب چهره ها در بروشورهای تبلیغاتی افراد.*
8- خط و نشان کشیدن برای رقبا.
9- سوء استفاده زیرکانه از اسم کوچکشان جهت مغالطه در اذهان عمومی.*
10- تخلف تبلیغاتی در اماکن ممنوعهء سطح شهر.
11- قومیت گرایی در کسب آراء‌ بیشتر.
12- ...

تمام این افرادی که اینگونه عمل می کنند باید بدانند این بار کجی است و هرگز به سر منزل مقصود نخواهد رسید و کسیکه داعیهء‌ نامزدی در شهری بصیر همچون قم را دارد می بایست عملکرد مناسب و درخور شان و منزلتی نیز داشته باشد. و در ضمن هر نامزدی در هر کجایی که هست اگر بخواهد غیر اخلاقی عمل نماید،‌جایگاهش در مجلسی که در راس امور است نخواهد بود.

این مطلب تا روز انتخابات ادامه خواهد داشت و در صورت مشاهده تخلفات جدید و جدی تر، با ذکر نام افشاگری صورت خواهد پذیرفت تا مبادا متخلفی در برگه رای شما جای بگیرد و...

پ.ن:
- انتخابات، رقم زدن سرنوشت من و شماست، بیایید با انتخاب اصلح و یا حتی با رای سفیدی،‌ تیری بر قلب دشمنان فرو بنشانیم.
- برگزیده مجله پارسی نامه در تاریخ دوشنبه 8 اسفند 90.


نوشته شده در دوشنبه 90/12/8ساعت 4:43 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

من + تو + مشارکت= ایرانی آباد = دشمنی ناکام

من + تو  - مشارکت = ایرانی ویران = دشمنی شاد

رای

این به من و تو بستگی دارد که آیندهء‌مان را چگونه بخواهیم،‌ با مشارکت من و توست که ایران، ایران می شود.
چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم؟ خانه اش ویران باد. من اگر ما نشوم خویشتم. تو اگر ما نشوی خویشتنی.

باز هم امیدوارم با مشارکتمان در انتخابات نهم، دشمنان را ناکام گذاریم.

پ.ن:
- وعدهء ما 12/12 پای صندوق های رای.


نوشته شده در شنبه 90/12/6ساعت 9:6 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )

<      1   2   3