مردم ایران در سال 1357 به رهبری امام خمینی به پا خواستند و حکومت شاهنشاهی را ساقط و نظامی بر پایهء جمهوریت و اسلام به پا کردند. با تمام مخالفتها و بحران آفرینی های کسانی که منافعشان را از دست داده بودند و با وجود تمام فشار این دول، سرخم نکرد و روی پاهای خود ایستاد. با وجود تمام محدودیتهایی که برایش به وجود آوردند، از پا نایستاد و به حرکتش ادامه داد، و بنا به اعتراف تمامی مخالفان و معاندان، پیشرفته تر و با صلابت تر و استوارتر گردیده است. این نوع از حکومت که در جهان بی سابقه است، مورد توجه بسیاری از دول و ملتهای دیگر قرار گرفت. از جمله آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی صدور انقلاب به سراسر جهان بود.

در دوران زعامت مقام معظم رهبری صدور انقلاب رنگ و بوی عملی تری به خود گرفت و رفته رفته محسوس تر می نمود. با توجه به نامی که برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهاده شده بود، از اهداف این سپاه فعالیت در تمام عرصه ها علی الخصوص عرصه فرهنگی و فعالیت در آنسوی مرزهای ایران نیز می باشد. سپاه قدس که عهده دار فعالیتهای فرامرزی این سپاه است در عرصه صادر کرده انقلاب می توانست نقش بزرگی ایفا کند.
با انتصاب حاج قاسم سلیمانی به فرماندهی این نیرو،‌ سپاه قدس در جبهه سیاست گامهای بلندتری برداشت. کسی که خارجی ها خیلی بیشتر و بهتر از ایرانی ها او را می شناسند. از جمله عملکردهای این نیرو میتوان به فعالیت در کشورهای افغانستان، بوسنی، سوریه، لبنان و ... اشاره کرد. اما عراق حساسیت ویژه ای داشته و جولانگاه نبرد قاسم سلیمانی با ژنرال های آمریکایی بود. ناتو از دست این سرلشگر کاردان و شایسته مستاصل شده و کم آورده است و علنا دستور ترور این فرمانده ارشد سپاه را صادر کرده اند، مک کین فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا اظهار می دارد:«قاسم سلیمانی خیلی زیاد سفر می‌کند، بروید او را دستگیر کنید یا به قتل برسانید! »

زلمای خلیل‌زاد، سفیر سابق امریکا در افغانستان نیز می‌گوید: «همان‌قدر که مقامات امریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم می‌کنند، او در ایجاد صلح نیز برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است. او در پایان دادن به درگیری‌های نیروهای مقتدی صدر و نیروهای عراقی در بصره، نقشی حیاتی داشت، تهدیدی که می‌رفت ناآرامی‌های آن گسترش یافته و پیامدهای وخیمی به ویژه برای منابع نفتی عراق در پی داشته باشد.»

روزنامه انگلیسی گاردین گزارش جالب توجهی در این زمینه منتشر کرده است که فارغ از برخی خلاف گویی های آن جالب توجه است. این روزنامه با تمرکز بر سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس می نویسد: ژنرال پترائوس مدیرکنونی سازمان سیا علاقه دارد داستانی را از زمانی بازگو کند که یک ژنرال 4 ستاره در عراق بود. اوایل سال 2008 زمانی که مجادله بین گروه شبه نظامی شیعه از یک طرف و ارتش آمریکا و عراق از طرف دیگر شعله ور بود، به پترائوس یک تلفن داده شد که در آن یک اسم ام اس از سردار ایرانی بود، آن سردار ایرانی از آن به بعد تبدیل به الهه انتقام شد.
این مسیج از فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی آمده بود، و توسط یکی از رهبران عراقی منتقل شده بود، در آن پیغام نوشته شده بود؛ «ژنرال پترائوس! شما باید مرا بشناسی، من قاسم سلیمانی هستم، کسی که سیاست های ایران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تدوین می کند و صد البته سفیر ایران در بغداد نیز عضو سپاه قدس است و کسی که جایگزین او می شود نیز عضو سپاه قدس است.»
گاردین می نویسد: پترائوس بشدت نیاز داشت که به او گوشزد شود، بسیاری از نظامیان آمریکا که با عراقی های شیعه کار می کنند، توسط قاسم سلیمانی و افراد وابسته به سپاه قدس به تحلیل برده می شوند، آنچنان که تلاش های دیپلماسی آمریکا در سایر نقاط خاورمیانه به تحلیل برده می شود، خصوصا در لبنان. پترائوس سال گذشته به ارگان تحقیقاتی مربوط به جنگ گفت که مشکلی که سلیمانی برای او درست کرده بوده است، چه بوده است.
روزنامه انگلیسی اضافه می کند: قدرت و وجهه قاسم سلیمانی به عنوان کسی که قدرتمندترین بازیگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته کاهش نیافته است و در برخی از مولفه ها، افزایش نیز یافته است. قدرت ارتباط های سلیمانی طی هفته ها مصاحبه با مقامات عراقی مشخص شده است، برخی از مقامات عراقی او را ستایش می کنند. به گزارش روزنامه مذکور، «وظیفه سپاه قدس حفاظت از انقلاب و صدور آن به کشورهای اسلامی است. جوامع شیعه نشان داده اند که بسیار مستعد انقلاب هستند و با سپاه قدس همراهی خواهند داشت. البته سپاه قدس متحدان سنی نیز دارد، مانند حماس و غزه».
گاردین نوشت: 8 سال گذشته ما شاهد جنگ بین متحدین و نمایندگان سپاه قدس با ارتش آمریکا بوده ایم که نتیجه آن را اکنون می بینم، چرا که ارتش آمریکا درحال ترک عراق است.
کسانی که او را در سال 2006 و هنگام مسافرتش به بغداد به صورت مخفیانه دیده اند، می گویند او بدون هیچ محافظی تنها به همراه دو نفری که او را دعوت کرده بودند، به همه جا می رفته است. آمریکایی ها تا زمانی که او به ایران بازمی گردد، از حضور او در عراق خبردار نمی شوند.

همه اینها بیانگر فعالیتهای گسترده ایران در تحول نظام جهانی و خارج کردن آن از دست ابرقدرتهای ظالم و ستمگر است.
بلاشک ایران در دوره کنونی بر روی کشورهای بیدار شدهء اسلامی یا در حال انقلاب نیز برنامه ای خاص و دقیق دارد. از آن جمله کنفرانسها و نشست ها و جلساتی ست با موضوعات بیداری اسلامی با جوانان، فرهیختگان، بانوان، سیاستمداران، مغز متفکر انقلابهای منطقه و احزاب تاثیر گذار این کشورها نیز از آن جمله است.
شاید عده ای بر این باور باشند که انقلاب های کنونی بهار عربی است و یا جناح گیری ها و عملکرد کشورهایی مانند تونس، مصر و لیبی تا حدودی در راستای اهداف کشورهای غربی باشد و مواضعشان چندان همسو با ایران نباشد و یا نتیجه گیری کنند که این فقط ادعای ایران است که این انقلابها متاثر از انقلاب اسلامی ایران است.
اما اگر در ملتها بنگریم و نه در دولتها، تاثیر انقلاب اسلامی سال 1357 را در در آحاد مردم آن کشورها خواهیم یافت و نفوذ خطبه های عربی مقام معظم رهبری در نمازجمعه و بیاناتشان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی در عمق جان ملتهای آزاده گواه این مدعاست که انقلاب ما در حال صادر شدن است.

همین مسئله از بزرگترین مشکلات پیش روی استکبار جهانی است و امریکا و اسرائیل را در آن دچار کرده است. مسئله ای که سعی دارند با ایجاد بحران ها و مشکلات مختلف همچون مسئله بحرین و عربستان و سوریه و حتی مشغول کردن ایران به مسائل داخلی و تحریمها و هسته ای، از این روند رو به رشد بیداری اسلامی بکاهند و به نفع خود مصادره نمایند.

اما شاید دیگر دارد دیر میشود، چرا که جبهه در حال تغییر است و حال هدف ایران تنها کشورهای منطقه و یا اسلامی نیست. و انقلاب ایران قلب اروپا و آمریکا را نشانه گرفته است.

نوشته شده در سه شنبه 91/1/8ساعت 2:14 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )