سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

پذیرش رهبری توسط آیت الله خامنه ای

پس از رحلت حضرت امام خمینی، مجلس خبرگان رهبری حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر پس از امام انتخاب نمود.

بسم الله الرحمن الرحیم

«مجلس خبرگان ضمن عرض تسلیت رحلت جان‌گداز حضرت امام امت رهبر و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، با درک عمیق از مسئولیت تاریخی خود با توجه به موقعیت رفیع و حساس مقام رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران و با اهتمام بلیغی که از حضرت امام امت و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران رضوان الله تعالی علیه در پیام‌ها و بیانات مکرر به خصوص در دستور‌ها و ارشاد‌ها اخیرشان در خصوص رهبری ابراز داشته‌اند و با توجه به اصول مربوط در قانون اساسی و با آگاهی کامل از توطئه خناسان و دشمنان اسلام و انقلاب در داخل و خارج نسبت به آینده نظام مقدس اسلامی و برای آمادگی لازم در برابر هرگونه حادثه با در نظر گرفتن شرایط داخلی و خارجی و با الهام از مضامین الهی وصیت نامه بسیار مهم الهی سیاسی حضرت امام امت در جلسه فوق‌العاده مورخ 14/3/68 با اکثریت بیش از چهار پنجم اعضا حاضر، 60 رای موافق از 74 عضو حاضر در جلسه حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای را به رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران برگزید.»

این مجلس حاشیه هایی داشت که جای تامل دارد و یکی از محافظین حضرت آقا نقل می کند:
«خبرگان رای گیری کرد که در رای گیری، 6 نفر رای مخالف دادند. که یکی از آنها خود آقای خامنه ای بود، که به خودشان رای ندادند. یک نفر هم نظرش روی شورای رهبری بود نه اینکه با شخص آقای خامنه ای مخالفت داشته باشد. نظر وی این بود که در کشور به جای امام (ره) فرد نمی تواند عمل کند و یک شورای رهبری باید داشته باشیم که متشکل از آقای خامنه ای، آقای هاشمی بعنوان یکی از چهره های سیاسی و سه مرجع تقلید باشد. اما نظرش رای نیاورد و آقا با یک رای قوی انتخاب شدند.»

«آقای هاشمی طبق عادت ریاست مجلسی اش عمل کرد و در حالی‌که ایستاده بود گفت کسانیکه با رهبری آقای خامنه ای موافقند قیام کنند. در همین هنگام آقای خامنه ای از کوره در رفتند و گفتند: " اکبر آقا! بنشینید شما، مگر اینجا مجلس است که شما می‌خواهید رای بگیرید؟ رهبری نظام به این است که من بتوانم. مگر من می توانم خمینی باشم؟ این بار سنگینی که شما دارید به دوش یک نفر می گذارید را مگر یک نفر می تواند تحملش کند؟ تحملش شرایط میخواهد. نه من، بلکه هیچ کس نمی تواند تحمل کند"»

«آقای آذری قمی به آقای خامنه ای گفت شما بپذیرید، مگر ما مردیم همه ما کمک می کنیم. ولایت فقیه، ولایت انبیا است. وی آنقدر تعریف کرد که آقای خامنه ای از کوره در رفتند و گفتند: " آقای آذری قمی! بفرمایید بنشینید. ما شما را می شناسیم، در دوره های مختلف شما را امتحان کرده ایم. اینی را که شما گفتید 10 سال آینده هم می گویید؟ 10 سال دیگر نخواهید گفت. هر جا مقابل شما مطلبی علم شود که شما نپذیرید مقابلش می ایستید ". در همین هنگام آقای آذری قمی عمامه اش را برداشت و دو دستی محکم تو سرش زد و گفت خدا از من نگذرد اگر قرار باشد من 10 سال آینده مقابل شما بایستم ، من شما را بعنوان ولایت فقیه، ولایت مطلقه فقیه، قبول دارم.»

***

آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از خاطرات 17 خرداد68 خود آورده است:
«از آنجا برای شرکت در مراسم فاتحه رهبری برای امام به دانشگاه تهران رفتم. جمعیت عظیمی شرکت کرده بودند. بعد از من آیت‌الله خامنه‌ای رسیدند. مردم خیلی گرم استقبال کردند و شعار «اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است» جا افتاده. برای اسم ایشان صلوات می‌فرستند. اما ایشان به آقای [محمدتقی] فلسفی که سخنران جلسه بودند، گفتند که دیگر صلوات نفرستند.»

***

مقام معظم رهبری 23 آذر 1373، در دیدار عمومی به مناسبت روز ولادت با سعادت حضرت امام جواد (ع) با اشاره به این موضوع، می فرماید:
«بعد از رحلت امام (ره)، در آن روز اول که در مجلس خبرگان شرکت کردند، بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم و بالاخره اسم این بنده حقیر به میان آمد و بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و اتفاق کردند بر این که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب بکنند. من فعالیت کردم. مخالفت جدی کردم، نه این که می خواستم تعارف بکنم، خدا خودش می داند که در دل من، در آن لحظات چه می گذشت.
رفتم آنجا ایستادم و گفتم: آقایان صبر کنید، اجازه بدهید! - این ها همه ضبط شده و موجود است، هم تصویر و هم صدای آن هست - شروع کردم به استدلال که من را برای این مقام انتخاب نکنید. هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان مجتهدین و فضلایی که در آنجا بودند، استدلال های مرا جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره ای نیست. چرا چاره ای نبود؟ زیرا به گفته افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این واجب، در من متعین شده بود؛ یعنی اگر من این بار را برنمی داشتم، این بار زمین می ماند. این بود که گفتم: قبول می کنم. چون دیدیم بار بر زمین می ماند، برای این که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آنجا بود یا من می شناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول می کردند، یقیناً من قبول نمی کردم که این بار را بردارم. بعد هم گفتم: پروردگارا! توکل بر تو و خدا هم تا امروز کمک کرد.»

***

در این مقوله سخن بسیار است که دوست و دشمن اذعان نموده اند بدان که ثابت می کند رهبری ایران دیکتاتوری نبوده و به صورت کاملا آزادانه انتخاب گردیده است و حضرت امام خامنه ای نیز بالاجبار آن را پذیرفته اند طبق سنت اسلام.


نوشته شده در دوشنبه 91/3/15ساعت 4:26 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )