سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

لیگ برتر ایران چگونه لیگی است؟
اکثر ورزشگاه ها خارج از شهر بنا شده اند. همین نکتهء ریز بسیار قابل ملاحظه است، چرا نباید در ایران ورزشگاه داخل شهر ساخته شود تا همگان بدان دسترسی داشته باشند؟ شاید برای اینکه تماشاگران در بیرون از شهر درگیر شوند، یا شیشه های اتوبوس داخل شهر شکسته نشود و یا حتی ایجاد رعب و وحشت نشود برای مردم شهر. آیا اینگونه نیست؟
بگذریم. هوا خوب است... بازیکنان آماده بازی... داور حاظر... تماشاگران گرم تشویق... سوت زده آغاز بازی زده می شود... و می دوند به دنبال توپی که به دستش آورند به هدف برسند.
90 دقیقه زمان استاندارد ورزش فوتبال است، حالا کمی این ور یا آنور تر. پخش رسانه ای می شود برای تمام جهان. از سیمای ملی و شبکه جام جم. در اینجاست که فوتبالیست ها و تماشاگرانمان خود را به تمام جهان نشان می دهند که چند مرده حلاجند.

در ایران اکثر باشگاه ها منبع در آمدیشان دولت است و تنها بارشان بر دوش بیت المال و هیچ سودی ندارند، در حالی که اکثر کشورهای جهان از فوتبال در آمد زایی می کنند.
فوتبالمان در قیاس با غربی ها و حتی برخی کشورهای آسیایی بسیار ضعیف است. اگر در ورزشگاه باشی دقیقا حسن خواهی کرد، گویی دارند فوتبال محلی بازی میکنند در زمین خاکی. مزدی که دریافت می کنند حرفه ای و به حدی است که شمردن صفرهایش برایمان مقدور نیست. حال ادب و نزاکت در بازی به صورت آماتور و ابتدایی. البته تعدادی بازیکن اخلاقی داریم اما اگر این تعداد انگشت شمار را کنار بگذاریم، فوتبالیست هایمان از ابتدایی ترین رفتاری که شایستهء یک شهروند ایرانی است بی بهره اند.
فوتبال داخلی مان فرهنگ ما را به چالش کشیده اند و فوتبالیستها به افتضاح ترین شکل ممکن مشغول تخریب فرهنگ کشورمان در سطح جهان به صورت گسترده هستند و اندک آبرویی هم اگر داشته باشیم برده اند و دارند می برند. هزاران میلیاردی که دارد در بخش فوتبالمان خرج، خرج که نه، دارد حرام می شود،‌ چه سودی برایمان داشته و دارد و خواهد داشت؟
کشور ما یک کشور فرهنگی و اسلامی است، فوتبالیسهای ما که در منطقه و آسیا و جهان توپ می زنند، سفیران و مبلغان فرهنگ و دین ما هستند. نمایندگان ملت مایند و نماد و مثالی از تمام ایرانیان. آیا توانسته اند نماینده خوبی از آحاد ملت ایران در برابر جهانیان باشند؟ آیا کوچکترین پیامی از فرهنگ و آداب و سنن مان به جهان عرضه کرده اند؟

یک نمونه حسین رضازاده، با همان یک یااباالفضل، ارزش ملی و مذهبی ما ایرانیان را به رخ جهانیان کشید و غرور ملی مان را بالا برد.
این فوتبال ایرانی چه اندازه می تواند تاثیر مثبت روی جوانان خودمان بگذارد؟ خارجی ها طلبمان...

در یک بازی فوتبال، تماشاگران آنقدر جملات رکیک استفاده می کنند که تماشاگر سالم شرم دارد از شنیدنش، حال بخواهد با دوستان و یا پدر و برادر و فرزندش نیز به ورزشگاه رفته و به پای چنین کلمات شنیع و زننده ای بنشیند.
فوتبال برای تخلیهء روانی یک عده تماشاگرنمای بی ادب و گستاخ ساخته نشده است، برای عقده های روحی چند آدم نمای افسار گسیخته ابداع نشده است. فوتبال یعنی من با دوستان و خانواده ام لذت ببرم از ورزش،‌ از جمع بودن دور هم،‌ تماشای سالم یک بازی سالم.

اینروزها دوباره بازار فوتبال داغ داغ است. نه از جهت تب و تاب ورزشی اش، بلکه از نظر جنجال آفرینی هنجار شکنی هایش. آدمی می ماند اسمش را چه بگذارد.
فوتبال؟؟
دو بازی جنجالی لیگ 90 میان تیم های داماش گیلان و پرسپولیس تهران صورت گرفت و در بازی رفت شاهد کارهای 24+ بودیم و در بازی برگشت شاهد فحاشی های 18+.
آیا انسان با انسان چنین می کند؟ اسم خود را مسلمان گذاشته ایم و ... بازی داماش و پرسپولیس که دیگر حرف برای گفتن نگذاشته است. اصلا در شان مانیست که چنین بازی سخیفی را نقد کنیم...

فوتبال و فوتبالیست ایرانی

مسئولان ورزش،‌ فوتبال ما با تزریق پول درست نمی شود. کمی به تن مبارک زحمت دهید و کار فرهنگی کنید. حجاب نیست که زیر خروارها پرونده مسکوت و رهایش بگذارید و کسی صدایش در نیاید... مورد تمسخر جهانیان قرار گرفته ایم. تا کی می خواهید در برنامه طنزی به نام نود بنشینید و انگشت اتهام به سمت یکدیگر نشانه بگیرید؟ تا کی باید نظاره گر چنین بی شرمی هایی باشیم؟

شما را به خدا از این وضعیت خارج شوید...


نوشته شده در چهارشنبه 91/1/23ساعت 2:15 صبح توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )