« هوالاوّل »

در این مطلب قصد داریم با اثبات حقانیت اهل بیت سلام الله علیها بر مالکیت فدک و بیان ظلمی که بر عترت رسول صل الله علیه و آله و سلم شد در غصب آن. نه از این منظر که باغ و زمینی حاصل خیز را از حضرت فاطمه غصب کردند، از این دیدگاه که جایگاه جانشین و وصی پیامبر را غصب کرده و ردای آن حضرت را به تن کردند با منابع اهل سنت بیان کنیم.

زیرا ماجرای فدک گره خورده است با قضیه امامت. و روشنگری در یافتن حق و باطل این مسئله، توسط بسیاری بزرگان از گذشته تا کنون مورد توجه بوده است.
با همین کلید می توان ریشهء اختلافها را جست و راه صحیح و ناصحیح را آشکار ساخت.

«و ما افاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء والله علی کل شیء قدیر » آیه 6 / سوره حشر
و آن چه را خدا از آنان به رسم غنیمت عایدپیامبر خود گردانید [شما برای تصاحب آن] اسب یا شتری بر آن نتاختید، ولی خدافرستادگانش را بر هر که بخواهد چیره می گرداند و خدا بر هر کاری تواناست.

بهره بردن پیامبر از غنایمی که بدون درگیری مسلمین با مشرکین و با قوه الهی به دست مسلمین افتاده است از آن پیامبر اکرم(ص) می باشد و این یک حکم اسلامى است که همه علما و دانشمندان بیان کرده اند و اینک براى اثبات این مطلب به خلاصه اى از کلام قُرْطُبى در کتاب تفسیرش الجامع لأحکام القرآن بسنده مى کنیم. در سوره حشر آمده است:

فدک


قُرْطُبى در تفسیر این آیه مى گوید:

خداى تعالى مى فرماید: (وَما أَفاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ) یعنى: آن چه را خداوند از اموال بنى نضیر به رسولش برگرداند (فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیْهِ) یعنى: و شما چهارپا بر آن نراندید.

واژه «ایجاف» مترادف «ایضاع» به معناى شتاب نمودن در حرکت و سوارى با چهارپایان است، و مراد از چهارپا، شتر است.
مى فرماید: شما براى به دست آوردن آن، هیچ سختى و زحمتى را تحمّل نکرده اید، و به خاطر آن با جنگ و مشقّت مواجه نشده اید مگر پیامبر صلى اللّه علیه وآله که بر شترى ـ بعضى گفته اند: بر الاغى پوشیده از لیف خرما ـ سوار شده و آن جا را بدون درگیرى فتح کرده، آنان را پراکنده نموده و اموالشان را گرفته است.

از این رو مسلمانان از پیامبر صلى اللّه علیه وآله خواستند که آن اموال را بین آنان تقسیم کنند، امّا این آیه نازل شد که:« وَما أَفاءَ اللّهُ... »

به این ترتیب خداوند متعال اموال بنى نضیر را مِلک شخصى پیامبر صلى اللّه علیه وآله برشمرد و آن ها را در اختیار آن که خواسته بود قرار داد و پس از این اختصاص، پیامبر صلى اللّه علیه وآله آن اموال را میان مهاجران تقسیم نمود.

در صحیح مسلم از عمر این گونه نقل شده است:
اموال بنى نضیر از جمله اموالى بود که خداوند به پیامبرش برگرداند و از آن هایى بود که مسلمانان بر آن اسب و شتر نرانده بودند و به پیامبر صلى اللّه علیه وآله اختصاص داشت.
این روایت بیان مى دارد که آن اموال به شخص رسول خدا صلى اللّه علیه وآله تعلّق داشته و اصحاب نصیبى از آن نداشته اند(تفسیر قُرْطُبى، الجامع لأحکام القرآن: 9، الجزء 18، ص 9 ـ 10.).

حضرت محمد(ص) به سمت خیبر رفت و همه ی قلعه هایش را فتح کرد جز سه قلعه. پس از آنکه مدت محاصره که به طول انجامید و اهل آن قدرت مقاومتشان را از دست دادند، قاصدانی به سوی رسول خدا روانه کردند که اجازه دهند از آنجا هجرت کنند و همین کار را هم کردند و این خبر به اهل فدک رسید آنان نیز به پیامبر پیغام دادند که حاضر به مصالحه اند. به این ترتیب که نصف میوه ها و محصولات و اموال خود را بدهند، پیامبر نیز با این تقاضا موافقت فرمودند. پس فدک غنیمتی شد که برای گرفتنش از قوه و قهریه استفاده نگردید، پس خاص و خالصه ی رسول خداست و تنها از آن اوست.
خدای متعال طبق این آیه شریفه آن را به عنوان غنیمت به رسولش بخشید. زیرا به وسیله مسلمانان برای فتح فدک، اسب و شتر تازانده نشد زیرا ساکنان فدک سرزمین خود را ترک نمودند و آبادى ها و دیگر اموال آن ها بدون جنگ و نبرد در اختیار رسول خدا صلى اللّه علیه وآله قرار گرفت... منابع اهل سنت نیز گواه این مدعاست:(تفسیر قُرْطُبى، الجامع لأحکام القرآن: 9، الجزء 18، ص 9 ـ 10.)

خلاصه آنکه هر آنچه بدون نبرد و ستیز و به صورت مصالحه در اختیار رسول خدا صلى اللّه علیه وآله قرار گرفته، مِلک شخصى ایشان بوده و فدک نیز از این قبیل است; همچنان که رازى به نقل از مفسّران بدان تصریح کرده است.
البتّه به این مطلب در سخنان بسیارى دیگر از بزرگان اهل تسنن از جمله حدیث نگاران و مغازى نویسانى مانند زُهْرى و ابن اسحاق ـ چنان که از جوهرى نقل شده است و مورخان و جغرافى نویسان مانند یاقوت حموى تصریح شده است.

یاقوت حموى درباره فدک مى نویسد:
در منطقه حجاز روستایى است که از آن جا تا مدینه دو یا سه روز راه است. خداوند این روستا را در سال هفتم بدون نبرد و به صورت فىء در اختیار پیامبرش قرار داد. این ماجرا هنگامى بود که پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله به خیبر رفته و قلعه هاى آن را فتح نمود. فقط سه قلعه باقى ماند تا آن که حضرتش با محاصره کار را بر آنان سخت کرد.
آنان پیکى نزد رسول خدا صلى اللّه علیه وآله فرستادند و درخواست نمودند که پیامبر صلى اللّه علیه وآله آن ها را به حال خودشان واگذارد تا سرزمین خود را ترک کنند. پیامبر صلى اللّه علیه وآله نیز با آنان چنین رفتار کرد.
این خبر به اهالى فدک رسید، آنان نیز پیکى به جانب پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله فرستادند و درخواست کردند که با پذیرفتن نصف محصولات و اموالشان با آنان مصالحه کند. پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله این مصالحه را پذیرفت. از این رو بر آن جا هیچ اسب و شترى تازانده نشد و فدک به شخص رسول خدا صلى اللّه علیه وآله تعلق گرفت.

پس در نتیجه: فدک ملک پیامبر است و احدی سهمی در آن ندارد و به تبع، ادعایی نیز نمی تواند داشته باشد.

اعطای فدک به حضرت زهرا  >   سرگذشت فدک پس از پیامبر>>


نوشته شده در شنبه 91/1/12ساعت 1:31 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )