سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

برای بار اول نفهمیدم چطور رفتم، انگار خودش دستمو گرفت و برد. یه سفر رویایی.

چند وقتیه که دلم غوغاست تا دوباره نرم آروم نمیشه، اما هرکاری که می کنم نمیشه که نمیشه. شاید نمیخوادم...

اگه نمی خواستم که همون یه بارم هم راهم نمیداد.

شاید کسایی رو که میخواد بسوزونه، یه بار کربلاشو نشون میده، تا دلاشون رو آتیش بزنه، ذوب کنه قلباشونو تو حرارت محبتش.

اگه رفته باشی میفهمی چی میگم، اما اگه نرفتی، دستتو بزار رو قلبت، رو به حرمش بایست، چشماتو ببند و یه حســـین بگو.

ببین چطوری حرارت قلبت به چشمات منتقل میشه، قطرات ذوب شدهء دلت رو که از کنار چشمات میاد بیرون حس میکنم...

کربلا

ان لقتل الحسین، حراره فی قلوب المومنین، لاتبرد ابدا...

کربلا

پ.ن:

- برگزیده مجله پارسی نامه در تاریخ سه شنبه 11 بهمن 90.


نوشته شده در دوشنبه 90/11/10ساعت 5:7 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )