سفارش تبلیغ
صبا ویژن


« هوالاوّل »

قرمز: سلام. چطوری؟
آبی: سلام. خوبم. بازیو دیدی؟
قرمز: آره. حال کردم فرهاد مجیدی رو داور اخراج کرد. دیدی شیث رضایی چقد کنفش کرد؟ واسه الغرافه و عرب ها داره غیرت به خرج میده فلان فلان شده ی .........عصبانی شدم!
آبی: دو نفره گرفته بدوینش از ترس. کیف کردی داشت میرفت بیرون پیرهن آبی شو نشون داد و ماچش کرد؟ حال کردم. دلم خنک شد وقتی همه پرسپولیسیا رو چزوند. آخرشم که نتونستید ببرید.خیلی خنده‌دار
قرمز: یادت رفته دو صفر عقب بودیم؟ تو ده دقیقه سه تا گلو حال کردی؟ اونموقع خب آتیشی شدیدا.جالب بود
آبی: ما که رفتیم آسیا...شوخی
قرمز: شیش تایی ها، شیش تایی ها...بلبلبلو

طرفداری به چه بهایی؟

و سالهاست این کرکری ها خوانده می شود و مدام ادامه دارد. حتی اگر دربی نباشد.
چه میشد پرسپولیسی ها بازیکن ایرانی،‌ نه استقلالی الغرافه را به خاطر هم میهن بودنش تشویق می کردند؟ نه اینکه چنان با او برخورد کنند که گویی دشمن تر از بازیکنان و تیم قطری است؟
کاملا در ادامه مشخص بود که فرهاد مجیدی، بازیکن سابق استقلال تهران، برای اینکه مقابله کند با این برخورد تماشاگران، پس از اخراجش لباس الغرافه را در آورد و در مقابل نود و شش هزار تماشاگر و بینندگان تلوزیونی پراهن آبی اش را بوسید تا عقده گشایی کرده باشد.

آخر این ورزش فوتبال کجایش فرهنگ سازی دارد که این همه به پایش خرج می کنند؟ چنان بادش کرده اند که گویی از آن بت ساخته اند برای مردم.
هیچ جایی از فوتبال را نمی یابی که در آن ارزشی را زیر پا نگذاشته، به آداب و سننی توهین نشده، حکم اسلامی را نقض ننموده باشند. فرهنگ را به چالش نکشیده و انسانیت را محفوظ داشته و ادب نگهداشته باشند.
حتی دوستی ها را نیز دارد نابود می کند این فوتبال.
من طرفدار استقلال هستم، اما امروز به عنوان یک ایرانی، طرفدار تیم پرسپولیس ایران بودم، نه فرهاد مجیدی که محبوب ترین بازیکن استقلال بوده و هست.
حیثیت ایرانی ام برایم مهمتر از آن است که یک تیم عربی بیاید و جشن شادی در مقابل هموطنانم بگیرد،‌ آن هنگام دلم جریحه دار می شود. و از سویی چرا باید یک ایرانی در تیم مقابلم،‌ منفورتر از عربی باشد که هیچ وجه اشتراکی با ما ندارد؟
منظورم به آن استقلالی هایی نیز هست که میخواستند برای تشویق فرهاد مجیدی به ورزشگاه بروند، غیرت تیمی را به خاک بسپاریم، اگر به فرهنگ و دینمان اهمیت می دهیم، غیرت و همیت وطنی و اسلامی مان را نشان دهیم.

ورزش یک سرگرمی است، اما گویی اکنون وسیله ای شده است برای به هویت کردن من. اگر طرفدار تیم بودن یعنی کنار گذاشتن ارزشها و آرمانهایم، اف بر این حمایت و طرفداری من. مرگ بر همه چیر و همه کسانی که می خواهند  آداب و فرهنگ غنی ام را، دینم را، ادبم را ارزشهایم را از من بگیرند.

طرفداری به چه بهایی؟


نوشته شده در سه شنبه 91/1/29ساعت 8:28 عصر توسط محمدمهدی . ر نظرات ( )