پيام
+
*...قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي...* هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد: *پروردگارا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببينم گفت: هرگز مرا نخواهى ديد!* ولى به كوه بنگر اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى ديد اما هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه كرد آن را همسان خاك قرار داد; و موسى مدهوش به زمين افتاد...

طيبه♥علي
91/8/8
محمدمهدي .ر
*سعدي*: چو رسي به طور سينا «ارني» مگو و بگذر ... که نيرزد اين تمنا به جواب «لن تراني»
محمدمهدي .ر
احتمالا *حافظ*: چو رسي به طور سينا «ارني» بگو و مگذر ... تو حديث دوست بشنو، چه تري چه «لن تراني»
محمدمهدي .ر
احتمالا *مولوي* :«ارني» کسي بگويد که تو را نديده باشد ... تو که با مني هميشه چه جواب «لن تراني»؟
محمدمهدي .ر
*علامه طباطبايي*: سحر آمدم به کويت که ببينمت نهاني ... «ارني» نگفته گفتي دو هزار «لن تراني»