پيام
+
ديشب شروع شعرهايم با غزل بود...<br>يک بقچه مضمون از تو در زير بغل بود<br>از هرکسي ميخواستم مي گفتم اما...<br>شعر شما حيّ علي خير العمل بود<br>آنقدر شيريني که حتي جوهري که...<br>نام تو را با آن نوشتم چون عسل بود<br>يک روز مي آيد کسي از قرنها قبل...<br>اين جملهء آرامش بين الملل بود<br>زيبا نديده هرکسي مهدي نديده...<br>در خانهء يوسف هم اين ضرب المثل بود...

||عليرضا خان||
91/2/23
محمدمهدي .ر
اي آخرين بهار چرا دير کرده اي؟
*ابرار*
اي آخرين بهار چرا دير کرده اي؟
محمدمهدي .ر
اي مرد با وقار چرا دير کرده اي؟
*فانوس
چرا؟!:((