پيام
+
نفس پشت نفس، ايوان به ايوان سير مي کردم ... گلاب چشمهايم را برايش خير مي کردم ... تمام صحن ها را مست بوي عود مي ديدم ... پريدم ناگهان از خواب، *رويا بود مي ديدم... :(*

محمدمهدي .ر
91/1/27
محمدمهدي .ر
دوباره چشم را بستم ... دوباره جستجو کردم...دوباره خواب را از رد پا تا صحن بو کردم ... بيا پيراهنم بو کن هنوز عطر حرم دارد...فقط ايوان و سقاخانه و يک صحن کم دارد...
محمدمهدي .ر
سلام جناب صياد. کجا غلط املائي داره؟
ساقي رضوان
:(
محمدمهدي .ر
تشکرجناب صياد. :)